عزیزم شما هنوز تو شوک‌هستین و مرگ پدرتون رو باور نکردید...
خدا رحمتشون کنه ...
براشون فاتحه و قدر خوندم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.خدا بیامرزه روحشون شاد .خدا ب شما عزیزانش هم صبر بده .
عزیزم ب حرف آدمهای حراف اهمیت نده
آدمها فقط لب و دهن هستند ب وقتش که لازمشون داری نیستن
تا میتونی برای پدرت سوره یس، ملک، الرحمن، قدر و توحید بخون
مخصوصا قدر رو زیاد بخون خیلی سفارش شده
آیة الکرسی هم بخون بی نهایت میگن شب اول قبر رو برای متوفی راحت میکنه
و مهم تر از همه از پدرت بخواه حلالت کنه
خدا بهت صبر بده عزیزم
خدا بهت صبر بده
براش عدیله و یاسین و زیارت عاشورا و تبارک بخون.همراهش کن با خودش ببره.براش استغفار کن.این چیزا الان به دردش میخوره
والا فامیل ما با اینکه اومدن خوردن، خرج زیادی هم رو دستمون گذاشتن ولی تا سال همدرد لحظه های پر از دردمون بودن، عمه م که تا چهل شب و روز کنارمون بودن، بقیه هم تا سال هر هفته میومدن دیدنمون. واقعا خیلی سخته این شب رو تنها بودن،اینها دیگه چه جور فامیلی هستن.. عزیرم از خدا میخوام خودش بهتون آرامش و صبر بده😢😢😢
خدا بیامرزتش
خدا بهتون صبر بده
دارم گریه میکنم دلم خیلی گرفت
انا لله و انا الیه راجعون
براش دعا کن و قرآن بخون.بذار دست‌پر بره پیش خدا
وا ینی چی میگید بابات مرده تو اینجا چه میخوای
حالا چون باباش فوت کرده که نباید وارد دنیا بشه بنده خدا!
حق نداره بیاد اینجا بگم دلداری بدن بهش؟
حتما باید یجوری زخم بزنید؟
خدا بیامرزه پدرتو عزیزم
بابایِ خوبم ؛
دلم برای کودکی هایی که تویِ آغوشِ مردانه ات مچاله می شدم و بی محابا شیطنت می کردم تنگ شده ...
برای روزهایِ بی غصه ای که "تو" خدایِ زمینی ام بودی و بی منت هوایِ بی قراری ام را داشتی ...
با تو از هیچ چیز نمی ترسیدم ، انگار دنیا تویِ دستهایِ تو بود !
این روزها ، ولی ؛
دنیا به من سخت گرفته ، و من آنقدر بزرگ شده ام که دیگر پشتِ مردانگی ات جا نمی شوم ...
کجا پناه بگیرم بابا ؟!
امنیتِ کودکی ام تو بودی ...
پناهِ بی پناهیِ آن روزهایم تو بودی ...
حالا ولی ... هیچ جایِ دنیا امن نیست ...
بغض هایِ نانجیب ، گلویم را به قصدِ کُشت فشار می دهند ...
گریه ام می آید ...
اما وقتی تو را می بینم و به موهایِ رنگ پریده ات نگاه می کنم ، به رویت نمی آورم که کم آورده ام ،
که از قوی بودن خسته ام ...!
تو آنقدر غریبانه جوانی ات را میانِ کودکی ام جا گذاشتی که دلم نمی آید از درد این روزهایم ذره ای برایت بگویم !!!
به حرمتِ چین هایِ پیشانی ات ؛
قوی تر از همیشه با مشکلات خواهم جنگید ، قول می دهم !!!
تو هنوز هم امن ترین تکیه گاهِ منی اما ؛
دردهایِ من ، برایِ این روزهایِ تو بی انصافیست ...
تو به اندازه ی کافی ، غصه هایی که برایِ خودت نبوده را خورده ای ...
مهربان ترینم !
مرا بخاطرِ بچگی هایی که به قیمتِ جوانی ات تمام شد ببخش ...
همیشه باش ...
بدونِ تو ، دنیا جایِ ترسناکیست ...
من زیرِ سایه ی محکمِ مردانه ات ، قدرت می گیرم ...
برایم دعا کن بابا ...
شنیده ام دعایِ پدر ، زود مستجاب می شود !!!
تاج سر است
تکیه گاه دلهاست
فقط پدر پدر پدر
خدا بیامرزه و روحش شاد
