دقیقاااا.یه چیزی بگم که خودم دیدم.مادرمن ادمی نیس که بخواد ازاربده و...تاحد ممکن جواب عروسارو نمیده و دخالتیم نداره.اگه هم چیزی بگ ازدلسوزیه.شده حتی به داداشام گفته چرابراشون فرش نمیخری و...
اما عروس مایکیشون پشت سرمون میگه فلان عروسو بیشترمیخوان.احترامشو دارن.بقول معروف خانم میذارن پشت اسمش
.مامان من اکثرابه خانم میگه.دوابزرگه که مثلامال خیلی سال پیشن نه.ولی این اخریاارو اکثرابه خانم میگه.گاهیم شده شنیدم حتی همونیو که به قول معروف احترامشو داره به اسم میگه.خب ممکن اون زن داداش منم بیاداینجا بگه مادرشوهرم فلانیو خیلی میخواددد.تااینجاداشته باش
حالاازاینور قضیه نگاه کنیم.اون عروس احترام مامانمو خیلی داره.نمیخوام بگم کاراخونه رو میکنه.نه درحد توان.متقابلاماهم میریم خونش همین کارو میکنیم.احترام مامانموبیشتربقیه داره.تیکه به مامانم جلوهمه نمیندازه.وکلا دلسوزی میکنه واقعا
اماااونا نه .خب این رفتارا به مرور زمان باعث جذب به اون طرف میشه.ولی اینااا چون حسودن اینطورمیگن که اره فلانیو میخواد.درصورتی که مامانم مثلابره سفربرای عروسا یکسان میاره.حتی نوه ها.مثلاسه تاپسرتقریباهمسن داریم.برای اوناهم یه شکل گاهی اگه بلوز باشه فقط رنگ متفاوت.اگه اسباب بازی باشه کاملا یکسان
اماخب رفتارخوب به مرور باعث میشه سمت اون جذب بشی.امااون یکی جلوهمه به مامانم تیکه مینداخت.اونم تیکه ای که ازنظرخودش درسته.که اره مامان بچه هاتورو نگهداری کرده و....
امایادش نمیادبچه اولش هفته ای دوسه شب خونمون بود.