البته ناراحتم هم کرده ولی چند وقته تصمیم گرفتم بدیهای گذشته اش رو فراموش کنم انگار اصلا کاری نکرده اگه بعضی هاش رو بگم همه جبهه میگیرن چطور میتونی فراموش کنی؟
ولی دیدم اینطوری خودم راحتترم کینه و نشتخوار اتفاقات گذشته آدم رو پیر و مریض و افسرده میکنه
به همتون پیشنهاد میکنم سعی کنین بدیها رو فراموش کنین چنان آرامشی به زندگیتون بر میگرده که نگو
از وقتی فراموش کردم گذشته رو رفتار پدر شوهر و مادر شوهرم عالی شده انگار امواج منفی خودم بوده که بهم برمیگشته
اینقدر خوب شدن که من خونه ام تو کوچه اوناست خونه بهتر و بزرگتری هم دارم ولی حاضر نیستم ازشون دور بشم که حمایتشون رو از دست بدم در حالیکه گذشته آرزو داشتم ازشون خیلی فاصله بگیرم