من و همسرم ۶ سال ازدواج کردیم، دو تا هم دختر دارم، همسرم خیلی وابسته خانواده اشه، اولش تا این حد نبود رفته رفته بیشتر شد، مخصوصا مامانش، مامانش هم تونامزدی میدیدم اصلا بیخیال پسرشه بعد ازدواج رفته رفته اینم خودش رو وابسته نشون داد، الانم ما یه شهر دیگه ایم خانواده خودم و همسرم هم شهر دیگه، خواهر شوهرم حامله است تازه رفته تو هشت ماه، درد داشت بردنش بیمارستان ما هم خونه مامانم اینا بودیم میخواستیم برگردیم خونمون، که فهمیدیم اون رو بردن بیمارستان مادرشوهرم اینا هم رفتن، دیگه ما با عجله راه افتادیم ، خوب در هر حال ما میرفتیم دیگه چرا سرعت و عجله، از سرعت گیرا همچین پرشی رد شدیم و تو جاده با عجله میرفت من عصبی شدم که چه خبره خوب داریم میریم دیگه چه خبره خوب! بعدم گفتم بخاطر بقیه و جماعت چرا خودمون رو به کشتن بدیم، اونم عصبانی شد و هزار تا حرف بارم کرد که مگه خواهرم بقیه است و اینا، نترس تو نمیمیری، بعدم رسیدنی گفت برا تو غریبه است به گفته خودت پس خودم تنها میرم، منم گفتم باشه ببخشید بد حرفی زدم این باز کفری شد که نمیبخشمت و فحش داد ، الانم من و بچه هام رو گذاشته و رفته بیمارستان با منم حرف نمیزنه😔،
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ب درررک ولش کن بابا باهاش حرف نزن و سرسنگین باش تا حساب کار دستش بیاد بیخود بهت فحش داده نباااید معذرت خواهی میکردی اصن کار اشتباهی نکردی حرفتم بد نبوده
فقط یه ایرانی میتونه بعداز اینکه جواب آزمایشش رو گرفت و سالم بود بگه:این همه خرج کردیم هیچیمون هم نبود😂😂😂 آقا اینایی که میخوان مشت بیارن از قبل ی ندا نمیدن که ما کف دست نبریم سنگ کاغذ قیچی بشه😂😂😂 توجه کردین وزارت بهداشت دیگه پیام نمیده سپردمون دست خدا😂😂
اینکه گفتم بخاطر بقیه چرا خودمون رو به کشتن بدیم،میگفت مگه اون غریبه است گفتم ببخشید که اونطوری گفتم ...
نباید میگفتی
حرف و منطورشما کاملا واضح بوده، حرفتم منطقیه ،حالا فوقش کلمه غریبه مناسب نبوده ولی نه درابن حد که بخوای معذرتخواهی کنی که کل ماجرا برعکس بشه و شما بشی مقصر، درحالیکه تند رفتن شوهرت صددرصد اشتباه بوده و اون مقصر بوده
با معذرتخواهی بیجا باعث شدی موضوع بغرنج بشه و اون باورش بشه منظور بدی داشتی
خب خواهرشه واقعا بنظرم برا شما بقیه و جماعته برا شوهرت خواهرشه من خودم باشم شوهرم بگه اینجوری ...
همینجوری نگفتم که اون حرف رو، بخاطر سرعت بالاش تو جاده گفتم، قبلش هم خودم وقتی فهمیدم با مادرشوهرم و خواهر شوهرم و خودش حرف زده بودم، همش هم پیگیرم، میدونم خواهرشه، ولی اولا از دست این چی برمیومد، بعدشم ارزش داشت با سرعت روندن
نباید میگفتی حرف و منطورشما کاملا واضح بوده، حرفتم منطقیه ،حالا فوقش کلمه غریبه مناسب نبوده ولی نه ...
بخاطر اون کلمه ام معذرت خواستم فقط ، اه همش بخاطر خانواده اش ما رو نادیده میگیره، گاها احساس میکنم مادرش و این خواهرش و بچه اش رو بیشتر از ما دوست داره، شاید چون از حساسیت و وابستگی زیادیش همیشه حرصم درمیاد عکس العمل نشون دادم
نمی دونم چرا خانم ها خودشون و جای شوهر ایشون نمی زارن من خواهرم یه آخ بگه هر جا باشم باید سریع برم ...
خواهر که ندارم، من زایمان کردم همین خواهرش بیمارستان که نیومد، خونمون هم بعد چند روز با اصرار شوهرم اومد که مثلا کمک کنه که کاش نمیومد باعث شد یه دعوای شدید بشه که هنوزم از ذهنم پاک نشده، بعدشم ازش معذرت خواستم بخاطر اون کلمه ام که نه غریبه نیست همینطوری اومد تودهنم
مبدونی ادم بعضی وقتا بی منظور یه حرفی میزنه طرف مقابلم زود جبهه میگیره بنظرم اگه تو ماشینی بر ...
اره واقعا منظور نداشتم اصلا یدفعه ای شد، بعدشم اومدیم خونه اون رفت بیمارستان، یکی از دخترام هم مریض شده، میگفت بریم خونه اونیکی خواهر شوهرم که مامانش اینا هم اونجا بودن که من گفتم اخه اونجا به چه دردی میخوریم ، بچه ام هم مریضه ، بعدم کلا باهام حرف نزده
رفتنی هم بهش گفتم وایسا ما هم بیایم گوش نداد رفت، البته منم با دو بچه ۴ ساله یکی هم مریض، واجبه اصلا برم؟؟ کاری از دستم برمیاد اخه؟!!! همش زنگ میزنم مادرشوهر و خواهر شوهر و پیگیرم خوب
با شوهرت حرف بزن بگو منظوری نداشتم بعد اگه دیدی دیگه میخواد طاقچه بالا بذاره توام باهاش ترف نزن ...
گفتم دیگه که منظور نداشتم ببخشید،منم نگرانشم میبینی که، اونم شدید طاقچه بالا گذاشت، گفت چرا ببخشم اونم با دادو هوار، منم گفتم خوب یه چیز بی منظور گفتم چرا کشش میدی معذرتم خواستم، گفتم نه دیگه نمیبخشم توغلط کردی، منم گفتم تو هزار تا فحش میدی بعد با ببخشید تمومش میکنی حالا من بخاطر یه حرف بی منظور چرا همچین میکنی خوب، و اونم بیشتر داد و هوار کرد بعدش دیگه من حرف نزدم، از اون لحظه هم حرف نمیزنه باهام، الانم رفته بیمارستان