عزیزم من قبلا تاپیک زده بودم که دوستن از شوهرش کتک خورد و یک شب اومد خونه ما هر دو هم تحصیل کرده و وضع اجتماعی خوبی داشتن اما مردک بی عقل بود...همون دوستم که مربی هم بود یک شب دویده بود توی کوچه شوهرش دنبالش کرده بود سرش رو زده بود به تیر چراغ برق بعد هم اومد خونه ما...راستش من از شوهرش میترسیدم که ترغیبش کنم به شکایت اما دفعه بعد که برگشا شوهرش با کمربند زدش اینم رفت با همون کمربند کلانتری دهن مرده رو صاف کردن..همیشه میترسبد برای مدقعیت شدهرش بد شه اما بالاخره دلش رو زد به دریا الان دوساله آدم شده گاهی باید برای گرفتن حقت بدجوررر بجنگی