2733
2739
عنوان

اگه شوهرتون...

| مشاهده متن کامل بحث + 615 بازدید | 49 پست
من باشم ده برابر تلافی میکنم براش🥴 خودش به غلط کردن بیفته

خیلی سختمه...جلو بقیه به شوهرم بی احترامی کنم ینی شخصیت خودمونو اوردم پایین...اما این حالیش نیست

من از تو راه برگشتی ندارم...
بله هیج احترامی قایل نیست امروز خونه مامانش بودیم .من و خودش و مامانش،یه ظرف سالاد بود کلا تو سفره ...

برمیداشتی ظرف میذاشتی جلو خودت

اون قطعا یه دلخوری بزرگ ازت داره 👌

تو دنیا فقط یکی هست که واسه من نفس میکشه اونم دماغمه😐تموم شد و رفت

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
اول میزدمش بعدم میکشتمش 😠

خوب همون اول بکشیش بهترنیست😂😂

🤲خدایا خیلی انتظار سخته اینکه ندونی باید منتظر باشی یا بیخیال بشی ، خدایا هیچ وقت هیچ زنی رو ناامید نکن از مادر شدنش😔چون درد داره اینکه آدم ندونه قراره مادر بشه یان ،از ی جایی ب بعد خودشو میزنه ب بیخیالی ولی این بیخیالی نیس حس ناامیدی هس ک تو وجود اون زن ایجاد شده😢خدایا ب همه منتظرا بچه بده ب منم بچه بده ۵ سال شد دیگه خسته شدم همسرمم ازم سرد شده دلش بچه میخواد حق داره خدایا خودت دل همسرمو شاد کن
2740
خیلی سختمه...جلو بقیه به شوهرم بی احترامی کنم ینی شخصیت خودمونو اوردم پایین...اما این حالیش نیست

توهم چندسرس همین کار باهاش بکن اگه پرسیدبگوازخودت یادگرفتم

🤲خدایا خیلی انتظار سخته اینکه ندونی باید منتظر باشی یا بیخیال بشی ، خدایا هیچ وقت هیچ زنی رو ناامید نکن از مادر شدنش😔چون درد داره اینکه آدم ندونه قراره مادر بشه یان ،از ی جایی ب بعد خودشو میزنه ب بیخیالی ولی این بیخیالی نیس حس ناامیدی هس ک تو وجود اون زن ایجاد شده😢خدایا ب همه منتظرا بچه بده ب منم بچه بده ۵ سال شد دیگه خسته شدم همسرمم ازم سرد شده دلش بچه میخواد حق داره خدایا خودت دل همسرمو شاد کن
چزا دلیل رفتارشو نمیپرسی دوست نداره؟

پرسیدم‌..میگه حواسم نیست...بخدا دفه قبل رفتین خونه مامانش از اول سرش تو گوشی بود ...هنه رفته بودن سر سفره نشسته بودن کسی ب من تعارف نکرد شوهرمم سر گوشیش بود منم حیرون یه گوشه ایستاده بودن،بعد اونو صدا زدن بیا سر سفره منم رفتم پیشش نشستم،بعد دوباره غذاشو خورد کشید کنار باز من تنها سر سفره بودم،بعد غذا ام منو داداشش سفره رو جمع کردیم جاریم یه گوشه نشست شوهرمم تا اخر گرفت خابید بعدم از خاب بیدار شد و لباس پوشید رفت سر کار!!!!! اصلا نگفت شما میمونید یا میرین خونه؟ بخدا همینجوری خدافظی کرد رفت بیرون...منو دویدم دنیالش!!!

من از تو راه برگشتی ندارم...
چرا؟

بخدا نمیدونم

بخدا من نمیفهمم چرا اینقدر حقیر  شدم...اخلاقشونه  مامانشم همینه داداششم همینجوره ولی یکی دیگه از داداشاش انقد خوبه با خانومش.انقد احترام میزاره انقد سر سفره هواشو داره

من از تو راه برگشتی ندارم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687