مادر شوهرم خییییییلی بهم بی احترامی کرد😔

باید با مامانش صحبت کنه.توم کمتر برو هم با مادرشوعرت هم شوهرت سرسنگین باش.اگ شوهر گفت چته با خوبی و ملایمت بگو من واست ارزشی ندارم وگرنه با مامانت صحبت میکردی

حتما مامانتون مادرشوهر خوبیه ک عروستون باهاتون خوبه

بیشتر مادرشوهرا عروس رو هوو خودشون میدونن همه کار هم انجام میدن تا حرص عروس رو دربیارن 

چکار میکنه

والا مادر من دوتا عروس داره تا الان یک کلمه حرف بد بهشون نزده و تو زندگیشون دخالت نکرده

 حتی  ما خواهرا تو زندگی داداشامون دخالت نمیکنیم همیشه هم ب خانماشون احترام میذاریم...

خودم ب شخصه همیشه میگم اگه داداشمو دوس دارم باید زنشم دوس داشته باشم بهش بی احترامی کنم یعنی ب داداشم کردم...

هرکسی روی مادرش حساسیت داره.ن برای خدا میخوام خوب باشم ن برای حرف کسی اونقدر درگیر زندگی خودم هستم ک نخوام برای کسی خواهر شوهر بازی در بیارم والا خواهرشوهر بودن یک نقش نیست یک نسبته اینقدر بزرگش میکنید.من نمیگم خوبم ولی هیچوقت کاری ب زندگی برادرم نداشتم حتی یک بار هم ب زن برادرم نگفتم تو هر وقت اومده خونمون اتاقم را کامل در اختیارش گذاشتم هرچی خواسته براش تهیه کردم در اخر هم وقت رفتن یک کادو کوچولو براش خریدم اون هم متقابلا برام کم نمیذاره چیزی ب اسم خواهرشوهر و زن برادر نداریم حالا اگر اینها بد بودن شما ب خوبی هاتون ببخش دوست عزیز😊

میخواد احترامشو نگه داره حتما

بنظر من خوب بودن متقابلا هست من مادرم هرکار برای زن داداشم انجام داده ایشون هم متقبلا جبران کردن غیر ممکنه بیاد خونمون و دست خالی بیاد غیر ممکن هم هست بیاد و مادرم سنگ تمام نذاره براش ما هم بریم خونشون دقیقا همینطوره تازه هر وقت هر مشکل و کمکی نیاز داشته باشه ب مادرم زنگ میزنه و ازشون کمک میخاد حتی یکبار هم مادرم بهشون نگفتن حتی یک لیوان اب برام بشور یا فلان کار را بکن 

به نظر من اگه حرمتها حفظ بشه احترام ها می مونه. زیادی خونه مادرشوهر رفتن و یادی راحت بودن با خانواده شوهر حرمت عروس رو می شکنه. باید حریم ها عین اوایل عقد حفظ بشه. هیچ وقت اونجوری که خونه مادرت راحتی خونه مادرشوهرت نباش. هیچ وقت با ظاهر غیر مرتب نرو . تو خونه مادرشوهر تا ازت سوال نکردند ابراز نظر و دخالت تو هیچ بحث و کاری نکن. از مشکلات خودت و خانواده ات و مثلا محل کار و اینا هم هیچی براشون تعریف نکن. سنگین رنگین و موقر باش. تکرار میکنم هیچ وقت به اندازه خونه مادر خودت خونه مادرشوهر احساس راحتی و اینا نکن. همیشه بذار یک حریم نامرئی حفظ بشه. از همه مهمتر خودت به خودت احترام بذار تا اونا هم بهت احترام بذارن. 

استارتر جان هیچ وقت شوهرت رو وسط خودت و مادرش قرار نده. اون مادر چند ده سال زحمت کشیده تا این پسر رو تحویل تو داده پس نخواه که پسرش بخاطر تو توی روی مادرش بیایسته. که اگه این کار رو کرد تو هم احساس خطر کن. از مادر عزیزتر تعریف نشده. هیچ عشقی واسه آدم مادرش نمیشه. پس جایگاه خودت رو داشته باش.

هستی ولی اونم مادرشه

چیا بهت میگه؟شاید خودت فک میکنی اون حرفا نیش داره عزیزم

کلا ما دخترا هزاریم مادرمون بهمون حرف بزنه عین خیالمون نیست تازه میریم ماچشم میکنیم 😂اما مادر همسر نه بیچاره بگه بالایه چشمت ابروست ناراحت میشیم

من اول عقد کرده بودم توهم توطئه داشتم فک میکردم با من خوب نیستن بعد دیدم نه بابا مادر شوهرم همون چیزی که به من میگه به دختراشم میگه بیچاره

بعضی وقتا یه چیزی میگه که به خودم بگیرم اما سریع یادم میره چون میدونم اون حرف بخاطره اختلاف سن و طرز تفکره که به دلم بد نشسته.اولا اینجوری نبودما طول کشید تا پخته شود خامی

حالا مادرشوهر من بهم میگه چرا مث خونه خودتون نیستی اینجا 😏 

[QUOTE=108564923]نه عزیزم.میگه مادرم چیزی تو دلش نیش.😏[/QUOTE

مال منم هميشه همينو ميگفت.

راست ميگفت تو دلش هيچى نبود، همه چى تو قلوه اش بود .😛 ما خوب نگشته بوديم به بنده خدا تهمت ميزديم😄

ولی اکثر مادر شوهرا کلا بدجنسن طبیعتشونه

از همین حالا یه دعای زبان بند قوی بگیر و تا اخر عمر خودو راحت کن

من مرغ و جوجهام مردن مادرشوهرم زنگید میگه جلو شوهرت ناراحتی نکن رانند س..ب خودمم گفت چندبار نارتحتی نکن رد بلا بود عیب نداره

اما اون حرفش بم برخورد

شما بودین نارتخت میشدین؟؟یا چیز بدی نگفته؟؟