هولم نکنیدجون عمتون تندتندبراتون مینویسم شمام اگرخاطره ایی دارین بگین
یه شب شوهرم خونه نبودنیمه خواب که بودم شنیدم صدای خرت خرت میادگوشاموتیزکردم دیدم بعله صداهمینجوری داره میادمنم که مث چی ترسیده بودم(مث چیشوتودلت بگوا😒)ازجام بلندنشدم خودموزدم کوچه علی چپ که یهویه چی تلپی افتادزمین این دفعه من تامرزشلوارخیس کردن رفتم اما خودمونگه داشتم تااینکه خداب جوونیم رحم کردو شوهرم اومد