بعد اینکه به نامم زد گفت پیش خانواده من ،چیزی نگو حالا جاریم هی بهم تیکه میندازه شش تا النگو و سکه رو چرا دادی به شوهرت؟منم دیگه نمی تونم طاقت بیارم احتمالا دیگه بگم قضیه رو
کاملا عاقلانه
چقدطلادادی
حالا جاریم چند ساله هییی اصرار به شوهرش می کنه حتی یه دنگ خونه رو به نامش کنه همه می دونن
اما پدر شوهر و برادر شوهرم خیلی مردسالارن و خیلی بدشون میاد چیزی به نام زن باشه
چقد طلا و چند سکه دادی مسلما قیمت سه دنگ بیشتره درسته
من نمی خوام با گفتن قضیه پیش جاریم بحثپیش بیاد و تو خونوادش بپیچه ،ولی دیوونم کرده همش میخنده میگه ده سال بود داشتی یه سکه میخریدی اونم دادی به شوهرت،
بهش نگم؟
استاتر نگو به جاریت ،شر درست نکن برا خودت بهش بگو اگه ده تا هم داشتم انقد شوهرم برام ارزش داره که میدادم
می دونی آدم بعد ده سال جاری بودن همدیگه رو میشناسه
اون میدونه من با اینکه شوهرمو دوس دارم ولی همیشه دوس دارم پس انداز داشته باشم
یا خانمایی که از نظر مالی مستقلن. رو دوس دارم
در نتیجه باور نمیکنه من از رو دوس داشتن چیزامو دادم فک میکنم شوهرم مخمو زده منم پشیمونم
بزار فک کنه شوهزت مختو زده
سیاست داشته باش
هرچی گفت بلند بگو اینقد دوسش دارم و بهش اعتماد دارم
که هرکاری واسش میکنم اینکه چیزی نیست
ممکنه اگه خانواده شوهرت بفهمن
حرفایی به شوهرت بزنن که پشیمون شه
ولی اگه چیزی نگی
شوهرت احساس نکنه اقتدارش شکسته
بازم چیزی به نامت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
