جاری چقدر می تونه رو زندگی آدم تاثیر بذاره؟؟؟

جاریم وشوهرش باعث شد برادر شوهرم زنشو طلاق بده .پس نتیجه میگیریم جاری مارمولکی بیش نیست

دیگه باهاش قاطی نشو اگم اشتی کردین درحد احوال پرسی حرف بزن و بهش فکر نکن

پ خداروشکر ندارم

متاسفانه بعضیا خونه خراب کن هستن 

جاری منم مث جاری شماست تمام روابطو بهم زده با کاراش سنشم کمه ها اما امان از ذات خرابش 

من‌باهاش قطع رابطه کردم عوضیو اونم هرجا میشینه بدی میکنه اتیش ب پا میکنه حرفاشو از زبون من به همه میگه خلاصه خدا نصیب گرگ بیابون نکنه 

من دوتا جاری دا م، باهمم خیلی خوبیم کمک حال همیم هر وقت  یکیمون کاری داشته باشه در حد توان کمک میکنیم

عزیزززززم

فکر کنم جاریت به هدفی که داشت رسیده الان

اول از همه رابطتتوبا شوهرت درست کن و دعواهارو تموم کن بعدم با خونواده همسرت خوب باش و رفت و امد کن بزار ببینه و بسوزه 

به حرفای بقیه ام توجه نکن 

اون میخاسته تو دیگه نباشی و با شوهرت دعوا داشته باشی که به هدفش رسیده 

نزار بیشتر ازین ذوق کنه

دق مرگش کن با خوب بودناتون😒

چرا؟؟یعنی چی؟

کلا جاری جایگاهی نداره ک بخواد تاثیر بذاره رو زندگی 

الکی الکی کش دادی موضوع رو،وقتی میدونی حرفش زشت بوده،پس ینی کم عقلی کرده گفته،جواب ابلهان خاموشیت

نیاز نبوده کش بدی و سر سنگین باشی ک خودش بخواد بگه فلانی با من سر سنگین هست !

همه اینو دیدن ک اون گفته و دیدن شما کش دادی موضوع رو برا همین الکی الکی حق رو ب اون دادن

جاری من دو سال از مامانم کوچیک تره و یه شهر دیگه زندکی میکنه. کار به کار هم نداریم. وقتیم میاد اینجا به هم احترام میذاریم حرف خاصی هم نمیزنیم

من ۳ تا جاری دارم لان ۵ سال خونه شون نمیرم .خیلی این وسط منو شوهرم بحث کردیم هرکاری میکردن میگفت اشکال نداره تا ی بار با چشم خودش دید که چجوری بی احترامی کردن از اون به بعد دیگه حرفی نداشت قطع رابطه

از روزی که فهمیدم چه موجود خبیثیه ارتباطمو باهاش قطع کردم شوهرمم باهام همکاری کرده تا حالا

منم همسن مامانمه خودش واسطه ازدواجم شد الانم قهره چون اومده میگه چرا تو خونه داری ما نداریم

اگه خواهرت جاریت باشه و هیچم حالیش نباشه تاثیر ک هیچ سکته نکنی خوبه....یعنی منو درحد جنون میرسون از بس کم عقله

جاریم نره مسافرت ما هم نمیریم . با اینکه شوهرم میدونه ازش بدم میاد. خواهر شوهرمم بدش میاد از اون جاریم ولی شوهرم به خواهر خودش نگفته با ما بیاد چرا چون با جاریم خوب نیستن. یا مثلا شوهرم خواهراشو بخواد جایی برسونه سر کوچه پیادشون میکنه ولی جاریمو میذاره دم در خونشون

خدا رو شکر جاری ندارم

اما مادر شوهر و پدر شوهرم با دخالتهای بیجا و مسخرشون زندگی پسر خودشونو خراب کردن و باعث شدن فامیل از همه چیز و بحثامون باخبر بشم.نمیدونم چه مرضیه اول پسرو زن بدن بعد با عروسشون عین یه دشمن برخوردمیکنن