سلام
من تازه اومدمخوابگاه واسه کار یک ماهی میشه
حالا که با هم خوابگاهیام اشنا شدم متوجه شدم چقدر زندگی رو بخودم سخت میگرفتم
ولی برعکس اونا کلییی خاطرات جالب و هیجان انگیز دارن
نمیدونم من درست رفتم یا اونا گیج شدم
اخه من هیچ تجربه جالبی ندارم چون همیشه خواستم پاک بمونم و با هیچ پسری ارتباط برقرار نکردم حتی از دانشگام خاطره خاصی ندارم
==بیایید بگید دلخوشی ها و شادی های شما چیه؟
ایا روشی که من در پیش گرفتم درسته؟