برادر شوهر ابجیم بود حین مراسم حنا بندون دیدمش...
دقت نکردم...چون تو فکر نبودم ولی از فیلم عروسی متوجه شدم پیرهن سفید با شلوار مشکی بوده😆
خودم حجاب داشتم با چادر و روسری سفید...
خوشم نمیومد خیلی نگاه میکرد(چون مامانم گفت خاستگاری کرده مامانش رد میشدم چشم بهش میخورد) هرکاری هم میکردم میکرد...پاشوده بودم اب و شیرینی پخش میکردم اونم انجام میداد...کلا فرار میکردم توی تیر رسش نباشم...الان خندم میگیره چرا اخه😂😂😂😂😂