2737
2739
عنوان

من خودم را دوست دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 899054 بازدید | 5926 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم ممنونم بیتا جان من خودم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که هیچ خانواده ای مایل به قدرت گرف ...

طناز جان اشتباه ما اینجاست که فکر می‌کنیم وقتی بهمون خوش میگذره یا تو آرامش داریم کارامون میکنیم اونا هم سرشون به کار خودشونه


اتفاقا بدتر تو این شرایط بیشتر سرک میکشن

یادمه وقتی با همسرم کدورتی پیش میومد و مادر و خواهرش یه گوشه ایشو می‌فهمید سرشون تو کار خودشون بود و خیالشون راحت بود که روزگارم خوب نیست


امان از روزی که می‌فهمید رفتیم مسافرت یا یه چیزی خریدیم هزار جور برنامه ردیف میکردن


یه متالی میزنم با هزار قرض و قوله یه اگارتمان خریدیمم و از مستاجر راحت شدیم به جای تبریک آنقدر اخم و تخم کردن که چند هفته فقط بحث و درگیری داشتیم


میخام بگم وقتی میدونی حال خوبت ناراحتشون میکنه، پس باید یکم بی خیال بشی


مشکل ما اینه با تغییر خودمون فکر می‌کنیم بقیه هم باید مبادی آداب بشن، اتفاقا اونا جری تر میشن

این ما هستیم که باید قوی بشیم


یادمه ارتمیس یه جایی گفته بودن برخورد آدما رو به خودمون نگیریم بگیم مریضه حالش خوش نیست


نه اینکه غصه بخوریم

وارد بازیهاش ن نشدن یعنی اینکه پشیزی به رفتارهای خواهر شوهرت محل ندی نری پیش همسرت گله کنی که اونم ...

من فک میکردم وارد بازی نشدن ینی مثلا اگ اومد گله کرد من دیگ جواب ندم

همش با خودم درگیر بودم خب اگ جواب ندم پس کی از حقم دفاع کنم

ممنون ک روشنم کردی

بلوغ فکری!!!!

نمیدونم 

شاید

شاید بد توضیح دادم اخه گفتم ک خواهرش اومد جوری گف ک انگار من مث همیشه نمیرم ب کسی چیزی بگم و صدام درنمیاد و اونم خیلی راحت گستاخانه وارد خونه من شد بدون هیچ ترسی 

ولی من باید بهش بفهمونم ک منم همیشه اینطور نیستم

اگ شوهرم بار اول بهش فقط توصبح میداد ک من درو دیر باز کردم(منطورم خود شوهرمه)و حالا مگ چی شده

شاید دیگ اینقد کشش نمیداد

من فقط از شوهرم انتطار دارم ی جوری بهش بفهمونه ک من بهش گفتم حتی اگ دعواشم نکنه


خودم یادمه نمیدونم چی شده بود ک برادرم سر نماز اومد گوش منو پیچوند فک کن سر نماز

زنش نمیدونم چی بهش گفته بود ک هیچوقتم بهش نگفتم حتی مادرمم ازش نپرسیده بود ک چی شده چ برسه ک ما اینجوری در نزده بریم خونش

داداش منم ی سال طبقه پایین مامانم بودن

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
2731
من فک میکردم وارد بازی نشدن ینی مثلا اگ اومد گله کرد من دیگ جواب ندم همش با خودم درگیر بودم خب اگ ج ...

بعد نمیدونم این قانون کارما کی ب درد میخوره

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
مثلا ما عنوان کردیم همه جا که من ناراحت نمیشم از این حرف ها. پس شما مجوز دادید هر حرفی به شما بزنن.& ...

سلام

مهربانوي مهربون😍

مطالبتون اموزنده اس گلم


مشكل من اينه كه:

بالاي خونه پدرشوهرهستيم

و مادرشوهرم مرتب از پسرم پرس و جو ميكنه

كجا رفتين

كي بود اونجا

باچي رفتين

مامانت باز برا كنكور داره ميخونه

پسرم هرچي كه در ميره باز ادامه ميده


ي بار پيم دادم كه خواهشااگه نقطه ابهامي تو زندگي

ماهست از خودم بپرسيد پسررو خبرچين نكنيد

(ميخاستم بگم عين پدرش)

گفت ببخشيد اشتباه كردم و فلان


چه كنم ؟؟من زيادي حساسم بنظرتون؟؟


مرسي از شما

من فک میکردم وارد بازی نشدن ینی مثلا اگ اومد گله کرد من دیگ جواب ندم همش با خودم درگیر بودم خب اگ ج ...

تو تنهایی تمرین کن نفس عمیق بکش، 

خواهر شوهرت رو مجسم کن که داره بی احترامی میکنه 

خیلی جدی و محکم بهش بگو که خودشو خراب نکنه، رفتارش برات مهم نیست، اصلا رفتارشو به خودت نگیر

همسرت رو درگیر نکن، سعی کن همون لحظه خونسرد باشی و جوابش رو بدی

خودت باید بتونی خیلی راحت حرفت رو بزنی، بازم میگم کسی که سرویس میگیره باید یکمی هم نرمش نشون بده

نمیشه که هم بهت سرویس بدن هم بهت کاری نداشته باشن


سری قبل گفتم برای خودت وظایف و زمانهایی تعیین کن که بری بالا و کمک حالشون باشی و الا همین اوضاع ادامه داره

مطمعن باش خواهر شوهرت سرش به سنگ میخوره


جوری برخورد کن که چند سال بعد نتونه از خجالت تو روت نگاه کنه

الان به جرات میتونم بگم خواهر شوهرمو اصلا نمیبینم در حالی که اصلا رو در رو نشدیم با هم

پیش بقیه هم گله میکنه که محلم نمیده اما رو در رو اصلا جرات نداره حرفی بزنه

منم سرد سرد فقط احوالپرسی میکنم

این تاوان همه اذیتهاشه


یه توصیه ای هم دارم به دوستانی که اول زندگیشونه 


حتما قبل از اینکه به حاشیه امنی نرسیدید به فکر بچه نباشید چون بچه راه دخالت رو بازتر میکنه تو یه ساختمون


شب بیداریا،بیقراریهای بچه، افازات مادر شوهر در مورد بچه داری و خیلی چیزای دیگه باعث میشه از همدیگه دورتر بشید


اول جایگاه خودتون رو پیدا کنید بعد ان شاالله با فکری راحت بچه دار بشید



تو تنهایی تمرین کن نفس عمیق بکش،  خواهر شوهرت رو مجسم کن که داره بی احترامی میکنه  خی ...

ماهور عزیز فک کنم شما اولین پیام منو نخوندین یا گم شده  بین انبوهی از پیام ها

ما مستقل شدیم

شوهرم ی کار موقت پیدا کرد

غدامون جدا شد

قسطا و قبوض گردن خودمون افتاد

ینی من خاستم از شوهرم سختی بکشیم بهتره

خود شوهرمم راصی نبود زیر دین باشه

عملا من دارم محبت میکنم ک با بیکاری پسرشون ساختم

حاصر شدم تو ی ساختمون باشیم با وجود ۴ تا بچه کوچیک تر از خودم ک یکیشون اینجوری نفهم بازی دراره برام


بعدشم من شوهرم خییییلی کمک حال باباشه

الان ک فک میکنم میبینم واقعا شوهرم بیشتر سرویس میده

اگ اونام بدن زحمتای شوهرمه 

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
2738
خوشبحالت .چقد راحت پیششون حرف میزنی .من هروقت میخوام پیششون حتی درباره معمولی ترین چیزا صحبت کنم زبو ...

منم اولای ازدواجم خیلی مراعات میکردم اما دیدم نمیشه شوهرم هم فکر میکرد حق با خانواده خودشه و منم حرفی برای گفتن ندارم (حرف حق جواب نداره) منم دیگه کم کم قفل دهنم باز شد الان تا حد زیادی شوهرم هم طرف من هستش اوایل ازدواجمون همیشه حق با خانواده اش بود 

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین             اکشف کربی بحق اخیک الحسین.                     ای بر طرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین اندوه و مشکل من را برطرف کن.                                                             ای عزیز زهرا خودت میدونی که داداش گلم توی چه شرایطی هست خودت کمکش کن نجات پیدا کنه از این شرایط   یا امام حسین با دستهای مهربونت دستمون رو بگیر وساطت کن پیش خدا شرایط کاری عزیز دلم شوهرم خیلی خوب بشه سختی هاش کمتر بشه  خدایا به حق امام حسین علیه السلام قسمت میدم کمک کن بتونم دخترام رو با اخلاق نیکو و انسان بار بیارم زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشن و عاقبت بخیری و خوشبختی هر دوتاشون رو ببینیم 😍                    الهی آمین🌹🌹خیلی وقت بود با این کاربری نمی اومدم سایت چون بلد نبودم میترسیدم نه بگم 😒😒 چون خیلی از دوستان لطف داشتن و توی تاپیک های مختلف دعا و چله تگم میکردن و نمی‌تونستم بگم نمیتونم بخونم چله روی چله صلوات و سوره و دعا روی هم تلنبار شده بود و کلی سختی و عذاب وجدان می‌کشیدم تا نصفه شب می‌نشینم و چله و دعا می‌خوندم نمی‌گم بد بود اما برام سخت بود یهو گذاشتم و رفتم با کاربری دیگه اومدم الان با روحیه بهتر با اعتماد به نفس بیشتر اومدم لااقل یاد گرفتم وقتی نمیتونم کاری رو انجام بدم محترمانه بگم نه 🌹🌹♥️♥️♥️

سلام دوستان

گاهی فکر می کنم هرچی زحمت کشیدم و روی خودم کار کردم همه ش توی یه لحظه پنبه میشه😔

احساس می کنم چقد خسته م!

همسر من خواهرزاده ی یکسال و نه ماهه ای داره نمیدونم باورتون میشه یا نه اونقدر به این بچه رسیدگی می کنه تمام فکر و ذکر و زندگیش این بچه ست! اونقدر قربون صدقه ش میره بغلش می کنه آرومش می کنه می خوابوندش، بهش غذا میده، تازه هم آبمیوه گرفته برداشته براش ببره

دلم می خواد فریاد بزنم اونقدری تبعیض قائل میشه!!!

بانو ارتمیس عزیز اول از همه خدارو شکر میکنم که با شما آشنا شدم انشاالله که خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه من یه ادم استرسی و خودخور هستم وقتی میام تاپیکتونو میخونم آرامش همه وجودمو میگیره و انگیزه و اشتیاق پیدا میکنم از خوندش سیر نمیشم دلم میخواد بیشتر ازتون یاد بگیرم 

دوستان ببینین با کاری که کردم موافقین؟😅


خب من و همسرم قرار گذاشته بودیم تا دو هفته دیگه نهایت یک هفته دیگه نریم خونه خانواده هامون امروز همسرم قرار گذاشت که بره سرشون بزنه گفت دلم براشون خیلی تنگ شده یک ماه و خورده ای ندیدیمشون به من گفت توام بیا از حیاط میبینیمشون بالا نمیریم(خونه شون خیلی نزدیکمونه) دیدم واقعا قشنگ نیس اینطوری گفتم قرار گذاشته بودیم باهم من زیرش نمیزنم تو برو ولی از این به بعد میخوای تصمیمی بگیری قبلش قشنگ فکر کن ببین میتونی از پسش بر بیای یا نه و قشنگ معلوم بود من اصلا راضی نیستم.

رفتم تو اتاق استراحت کنم که دیدم رفت...بهم برخورد

منم بی خبر ازش رفتم پیاده روی روزانه مو انجام بدم هرروز بهش میگفتم و با تردید بالاخره میگفت باشه برو ولی امروز این حرکت و  زدم

مادرشوهرمم زنگ زد و برای اخر هفته دعوت کرد و کلی گفت چرا نیومدی و این حرفا...(اینم نتیجه کار همسر بود)

برگشتم خونه برگشته بود و خیلی سر سنگین سلام کردم و خیلی بی اهمیت ام بهش لباسامو عوض کردم به سر و وضعم رسیدم برای خودم چای درست کردم و مخلفات اومدم تو اتاق پیش شما😁

اونم میخواد خودشو بی اهمیت نشون بده زنگ زده به دوستش😂

میخوام اگه حرفش پیش اومد بهش بگم اتفاقا برای من خوب شد چون متوجه شدم خیلی نیاز نیست برای انجام کاری که دلمون میخواد خودمونو اذیت کنیم و رضایت همدیگرو به دست بیاریم😊

درسته از درون دارم حرص میخورم ولی جوری رفتار میکنم که انگار نه انگار😒

به جای خوندن تاپیک های بی محتوای نینی سایت تاپیک "من خودم را دوست دارم" از بانو آرتمیس رو حتما بخونین.   ..                                                                                 اگر تنبلی تخمدان دارید این پیج رو در اینستاگرام ببینید: niloufarpcossupport                                                 همچنین این تاپیک رو از کاربر funlife:                             بچه های تنبلی تخمدان بیاین تاپیک رو پربازدید کنین
دوستان ببینین با کاری که کردم موافقین؟😅 خب من و همسرم قرار گذاشته بودیم تا دو هفته دیگه نهایت ی ...

خانواده شوهرم متوجه میشن به خاطر سلامتی خودشون نخواستم برم اون مهم نیست چیزی که اذیتم میکنه بی اهمیت بودن همسرم نسبت به حساسیتمه.

من مخالف تنهایی رفتنش تو حالت عادی نیستم اتفاقا توصیه هم میکنم بره سر بزنه ولی تو این شرایط که ازش خواستم نره و رفت...😡

به جای خوندن تاپیک های بی محتوای نینی سایت تاپیک "من خودم را دوست دارم" از بانو آرتمیس رو حتما بخونین.   ..                                                                                 اگر تنبلی تخمدان دارید این پیج رو در اینستاگرام ببینید: niloufarpcossupport                                                 همچنین این تاپیک رو از کاربر funlife:                             بچه های تنبلی تخمدان بیاین تاپیک رو پربازدید کنین
ان شاالله موفق باشید، براتون آرزوی خوشبختی دارم

عزیزم من لحنم یکم تند بود تو این پست اما منطورم اصصلا شما نبودین

اتفاقا از شما خیلی چیزا یاد گرفتم

پست هاتونو با دقت خوندم


تند نوشتنم برا این بود ک این همه من صبوری گردم اما چرا خودم خودمو نادیده گرفته بودم.ازین همه بی اعتماد بنفس ب خودم خسته شده بودم تازه فهمیدم چیکار کزدم با خودم


بازم خوشحال میشم از نکته های نابت. برام‌بگی

😍😍

ی صلوات‌برای حاجتم‌میفرستی ممنون
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز