کار بسیار زشت دوستم😱😲از تعجب شاخ که هیچی دمم دراوردم🤐😱😱

ترجمش اینه بیخیال . عصبانی نشو

نمیدونم ملت چه گیری دادن به من؟ یه سوال از استارتر پرسیدم ، برای رعایت هم اسم هیچ شهری رو نیاوردم ولی یاد یه قومیتی افتادم‌، حالا ول کن نیستن ، خانمهای بسیار مبادی ادب هم اومدن برای تادیب !!!!

شما مودبی بسه ، من اگر اقلیت دیده بودم هیچ وقت نیومدم اظهار نظر کنم ، شبت خوش 

بابا بیخیال دیگه . ببخشید گفتم بی خیال

عزیزم من بیخیال شده بودم ۱ ساعته ، عزیزان مودب ول کن نیستن !!!! 

یادمه دوستای دانشگام تولدم میشد میگفتن باید مارو ببری رستوران بعد غذا میگفتن بریم مراسم کیک و بستنی تولدت ،گواهینامه گرفتم گفتن شیرینی بیار با خودت،شیرینی میبردم میگفتن امروز ساندویچ میدی به ما یا نه بازم خسیس بازی در میاری پرووووها جالبه تولد خودشون میشد یه کیک کوچیک یا شیرینی اسلایسی میگرفتن میگفتن تو دانشگاه بیشتر حال میده انوقت سر من میگفت بریم بیرون تو دانشگاه ضایعست بقیه هم دلشون میخواد ،یادمه یکشون گواهینامه گرفت گفت هفته بعد هفته بعد شد ،گفت دیروز نزدیک بود تصادف کنم حالم بده امروز نمیتونم چیزی بخورم 🤐منم میدونستم داره میپیچونه فقط حوصله توضیحاتش نداشتم سر ازدواجم فقط بهشون شیرینی دادم،نهار قبول نکردم 🤣🤣🤣 

از همون جایی که شوهرامونو با مادرشوهرامون و خانواده ی شوهر پیدا میکنیم آخه همشون ماشاالله اوکازیونن 

منم یه چندتا از این دوستای  بیخود داشتم منتظر بودن فقط قهر کنن در رابطه باهاشون همش استرس داشتم قطع رابطه کردم آرامش گرفتم الان چند ساله

منم از این دوستا داشتم قششششنگگگ عقده ها شو نگه میدتشت میومد در خونمون میگفت بریم بگردیم بعد میرفتیم بیرون میرفت میگفت از فلان مغازه اینو بخر اونو بخر و.... یه بار خود مغازه دار بهم گفت این با مامانش صبح اومدن اینجا فلان چیزو واسش نخرید الان شمارو آورده

بعد از اون هر بار یه دلیل میاوردم با خودم پول نمیبردم ولی هنوزم ولم نمیکرد پرو پرو میگفت برو از تو خونه پول بیار بعد چند بار میبردمش تو مغازه یه کیکی چیزی برمیداشتم میرفتم بیرون ادای خودشو در میاوردم میگفتم بیا دیگه .

بعد ابنکه دوبار این کادو کردم رفت دیگه پیداش هم نشد😊😊

من به شماتوهینی نکردم گفتم ممکنه شمااقلیتو دیده باشین وهمه ی مردم اون شهراینطورنباشن دعوانداریم که باهم .شب خوش عزیزم