الان سر کارم و دارم گریه می کنم. چرا مامانم درکم نمی کنه. آخه من چه گناهی دارم. روزهای زوج مامانم میان خونه ما برای نگه داشتن دخترم. روزهای فرد ما دخترمو می بریم خونشون.
امروز از در که اومدن تو فهمیدم دوباره ناراحته. التماسش کردم که ما کاری کردیم که ناراحتی. با کنایه میگه دیشب دنبالتون تا دم در اومدم خداحافظی کنم. رفته بودین. فهمیدم منظورشون اینه که دیشب که خونشون بودیم بی خداحافظی اومدیم .به خدا هرچی فکر می کنم یادم نمیاد خداحافظی نکرده باشیم. شایدم چون دم اومدن دخترم خوابش میومد و بهونه می گرفت درست خداحافظی نکرده باشیم!!!!!!!!!!!!!!!!!! اما واقعا اگرم اینطور باشه مامانم که می دونه ما قصد بی احترامی نداشتیم چرا اینجوری می کنه؟ نگه داشتن دخترم به چه قیمتی؟؟؟؟؟؟؟ هر روز دلم یک جوری خون میشه