من این ماه همش تنها بودم شبا با پسر 13 ماهم.همسرم دانشگاهه شهر دیگه دیشب یه اتفاقی افتاد تو خواب و بیداری فکر کردم پسرم مرده . چنان تکونش دادم و صداش کردم که طفلک از ترس یه ساعت گریه می کرد . حالا امشب همسرم میگه تو اون اتاق جنه . منم ظهر یه حالی شدم . حالا امشب خونه مامانمم. فردا شب باز تنهام اونجا . میترسم
خدایا ازت ممنونم که منو در حد ایوب می بینی . اما میشود دیگر تمامش کنی؟؟؟؟..........بریـــــــــــــــــده ام
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
همسرم خونشون که ما حالا طبقه بالاش زندگی می کنیم یه حیاط بزرگ داره با یه زیرزمین و حمام قدیمی تو زیرزمین. اون هم مجردیش یه سوئیت اونسر حیاطشون دارن اونجا زندگی می کرد . خلاصه کلی خاطره داره با جن و روح ها
خدایا ازت ممنونم که منو در حد ایوب می بینی . اما میشود دیگر تمامش کنی؟؟؟؟..........بریـــــــــــــــــده ام
ما تو خوابگاه خیلی از این خاطرات داریم گاهی واقعا ترسناک بعضی وقتا هم از خنده روبرمیشیم
ولی یکی از بچه ها همیشه خدا شبا گریه میکرد، میگفت چیزایی که من میبینم شما نمیبینین
شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبردهام. من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیز فهم و اتفاقا خیلی هم شوخ است!
منم فک میکنم خانمای باردار کنجکاو میشن میان تاپیک ولی ممکنه بترسن و ترسشون رو نی نی تاثیر بد بزاره
شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبردهام. من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیز فهم و اتفاقا خیلی هم شوخ است!
بچه ها یه خوابی رو من و خواهرم باهم میبینم ولی نمیدونیم باید چیکار کنیم شما بگین به ما
البته ترسناک نیستا
شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبردهام. من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیز فهم و اتفاقا خیلی هم شوخ است!