انقدر در ظاهر قضاوت نکن.این حرف انقدر کلیشه ایه که خودمم دوست ندارم بگم..اما الان من و شوهرم و هر کس میبینه میگه واااااای خوش بحالت شوهرت عاشقته...میمیره برات.همه جا ازم میگه.اما از دوست داشتن زیاد خفه ام کرده.نه اجازه میده برم سرگار.همش میره مغازه زرت زرت میاد خونه.اجازه ندارم دوستی داشته باشم چون از نظرش همه ی مشکل دارن و برای من سم.تو همه چیم قاطیه.ورزش
لباس.حموم.رنگ لاک.خلاصه بگم کلا هیچ استقلالی ندارم.حتی ب بچه ی ۱سال و نیمه امون حسادت میکنه...تا میتونی نفس بکش