وای خدا خیرت بده گفتی...اخه شوهرم سوخته بود مادرش میبردش حموم....با لیف می افتاد به جونش...شوهرمم گفت باید بکنیمش....انقدر نگران بودم گفتم الان برم شوهرم دعوا می کنه....پسرم گفت اصن برای چی هر جا نیری چایی میبری....شوهرم گفت بهش به تو چه دوست داره....من انتظار دیگه ای داشتم 😔باز دعوام می کرد کمتر دلم میسوخت
آخیش
یه کم اروم شدم
خدا خیرتون بده😍😘😍😍😍
یکماه تمام عذاب کشیدم اونم چه زمانی تو عید نوروز
دقیقا چهارشنبه سوری سوختم
ولی حالا انقدر غصه نخور سوزشش که بیفته یادش میره دیگه
پس من چی بگم پای پسرم مشکل داره همین دو ساعت پیش انقدر گریه کرد گفت کاشکی به دنیا نیومده بودم
قلبم داره از غصه منفجر میشه😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
