من ک همیشه در مقابل مادرشوهرم کوتاه میومدم
اما این سری یهو پرید بهم زنیکه منم جوابشو دادم هر چی گفت حواب دادم الان باهاش قهرم بره گم شه خودش و دخترش عوضین فکر میکنن خودشون خیلی خوبن بقیه بد عالمن
شوهرم میگه شصت سالشه چی بهش بگم .واقعأباید یه زن به عروس بیچارش طوری بدی بکنه که منتظر مرگش باشم؟؟؟؟؟؟؟؟فکر کرده عمر نوح داره؟ازش نمیگذررررررررررم!!!!!
خواهش میکنم اونهایی که اینجا مادر شوهر هستن وقتی برن خواستگاری که طمعی رو پول پسرشون نداشته باشن وقتی خودشون وضعشون خوبه .بدی نکنن عروس بیچاره چه گناهیییی کرده میخواد از صفر شروع کنه. نفرینتون میکنه
حق انتخاب یه جوراب ندارم خودم
مادرخواهرش هروق هرجا بگن میبره چه گردش چه عروسی چه خرید چه دکتر ولی من هیچ جانمیبره اضافم بگم دعوام میکنه
یه حرف خصوصی بینمون نیس یه کار مخفی بینمون نیس هرکارز کنم بخرم اونادرجریانن همه چی انگار قشنگ بردم دستشون خودمم تاعقدم توخانواده وفامیل مثل شاهزاده بزرگ شدم نمیدونم اونجوری بزرگ شدم چطور تحمل کردم صبر ایوب داشتم بخدا
