آخه من چیکار کنم اتقدر از این زن نفرت دارم...
به من میگه همه کار واسه پسرم کردم ماله خودمونه هیچی ماله تو نیست دخالت نکن و... به شوهرم میگه تو چه شوهر خوبی هستی خوب کاری کردی هر چی داشتی دادی به زنت ... واسه من و خواهرت که هیچ کاری نکردن هیچی واسمون نخریدن ...
من اصلا نمیتونم حرفا و حرکاتشو تحمل کنم هیچی نمیگم ولی دوست دارم گردن شوهرمو بزنم وقتی باهاش حرف میزنه الانم مغزم داره میترکه ولی به روی شوهرم نمیارم