اینقدر خونم سوت و کور هست که دیگه خودم خسته شدم
تا شب که شوهرم بیاد همه چراغ ها خاموش هست فقط نور تلویزیون خونه رو روشن میکنه
همه جا سوت و کور و تاریک
خست۸ شدم از این زندگی
هر چقدر تلاش کردم بیفایده بوده
چقدر که من بخاطر بچه زیر تیغ جراحی رفتم و چقدر بدنم هر بار با کلی آزمایش خون و هزار کوفت دیگه تیکه تیکه شد
آخرش هم دست خالی