بزرگترین راز زندگیتون.چیه؟؟؟ صفحه 3

مانیا35

عضویت: 1397/03/14

تعداد پست: 8777

از ازدواجه دومت راضی نیستی؟؟

چرا .ولی اگر ازدواج نمیکردم موفق تر بودم. مجبور شدم ازدواج کنم.

خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن

1398/04/05

|

12:50

susan73

عضویت: 1397/04/10

تعداد پست: 1769

چی شیطون؟

اووو خیلی زیاد فقط عذاب وجدانش مونده برام و یاداوریش که مثل خوره میخوره مخمو

گفت خاکستر به آتش:تورا می بخشم...ولی.....تبر را نه!!!

1398/04/05

|

12:50

پرسفون

عضویت: 1397/06/13

تعداد پست: 467

اینکه شوهرم قبلا ازدواج کرده واز ازدواج قبلش ی بچه داره هیچکدوم از خانواده من نمیدونن و ی رازه بزرگ ...

واقعا چجوری تحمل کردی ک نگییی😳😳

1398/04/05

|

12:50

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/05

تعداد پست: 1743

یکیش اینکه با شوهرم ۳سال قبل ازدواج دوست بودم ولی همه فکر کردن کسی‌ معرفیش کرده و سنتی ازدواج کردم

جون بابا خوشم اومد.راضی هستی چطور بهم اشنا شدین

یادش بخیر اولین بار که خندیدی دلم رفت گفتم زیباتر از این خنده نیست.یادش بخیر چقدر دعوا کردیم چقدر خندیدیم.چقدر مهربدن بودی چقدر بد شدی؟؟چقر اهمیت دادم بهت چقدر بی اهمیت شدم.چقدر گریه کردم چقدر خندیدی...ولی داستان اینطور نمیمونه قراره که باهم باشیم دوسم داشته باشی دیگه نزاری گریه کنم هوامو داشته باشی..خدایا بابت تمام اتفاقی خوبی که افتاده و قراره بیفته شکرت⭐یه صلوات برام میفرستی مهربون؟؟

1398/04/05

|

12:50

zandaeemarzi2

عضویت: 1398/01/07

تعداد پست: 5241

اینکه شوهرم قبلا ازدواج کرده واز ازدواج قبلش ی بچه داره هیچکدوم از خانواده من نمیدونن و ی رازه بزرگ ...

از اول میدونستی؟

وقتی شغال و لاشخور مشغول رقص و پایکوبین بدون که شیر مرده💔🇮🇷🇮🇷🇮🇷💔

1398/04/05

|

12:51

بانوکلئوپاترا

عضویت: 1398/02/16

تعداد پست: 5931

واقعا چجوری تحمل کردی ک نگییی😳😳

نمیدونستن و مخالف بودن با ازدواجم وای ب روزی که میفهمیدن

دیگه محال بود قبول کنن

1398/04/05

|

12:51

مدزما

عضویت: 1398/03/22

تعداد پست: 3035

من یه دونه دارم اما حتی اینجا هم نمیتونم بگم

خیلی هم باعث ازارمه وقتی یادم میفته

عششششق یعنی وقتی که.....بیقرارت مییییشم💖💖

1398/04/05

|

12:51

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/05

تعداد پست: 1743

اووو خیلی زیاد فقط عذاب وجدانش مونده برام و یاداوریش که مثل خوره میخوره مخمو

کنجکاو شدم خیلی ولی اگه ناراحت میشی نگو

یادش بخیر اولین بار که خندیدی دلم رفت گفتم زیباتر از این خنده نیست.یادش بخیر چقدر دعوا کردیم چقدر خندیدیم.چقدر مهربدن بودی چقدر بد شدی؟؟چقر اهمیت دادم بهت چقدر بی اهمیت شدم.چقدر گریه کردم چقدر خندیدی...ولی داستان اینطور نمیمونه قراره که باهم باشیم دوسم داشته باشی دیگه نزاری گریه کنم هوامو داشته باشی..خدایا بابت تمام اتفاقی خوبی که افتاده و قراره بیفته شکرت⭐یه صلوات برام میفرستی مهربون؟؟

1398/04/05

|

12:52

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/05

تعداد پست: 1743

من یه دونه دارم اما حتی اینجا هم نمیتونم بگم خیلی هم باعث ازارمه وقتی یادم میفته

وایی چیه چرا شما نمیگین دیوونه شدم که

یادش بخیر اولین بار که خندیدی دلم رفت گفتم زیباتر از این خنده نیست.یادش بخیر چقدر دعوا کردیم چقدر خندیدیم.چقدر مهربدن بودی چقدر بد شدی؟؟چقر اهمیت دادم بهت چقدر بی اهمیت شدم.چقدر گریه کردم چقدر خندیدی...ولی داستان اینطور نمیمونه قراره که باهم باشیم دوسم داشته باشی دیگه نزاری گریه کنم هوامو داشته باشی..خدایا بابت تمام اتفاقی خوبی که افتاده و قراره بیفته شکرت⭐یه صلوات برام میفرستی مهربون؟؟

1398/04/05

|

12:52

بانوکلئوپاترا

عضویت: 1398/02/16

تعداد پست: 5931

از اول میدونستی؟

ما دوست بودین، حدود یکسال بعد از دوستی فهمیدم

یکسال طول کشید تا راصی شم

دوسالم طول کشید خانوادم راضی شن

فکر کن اکر میفهمیدن ک دیگه راضی نمیشدن کلا

1398/04/05

|

12:53

sa19

عضویت: 1398/01/06

تعداد پست: 6884

اینکه دوتا پیراهن مورد علاقه شوهرمو انداختم دور..ولی فکر میکنه گم شدن و بین لباساشن 😂😂😂😂این الان ...

چرا انداختی دور

1398/04/05

|

12:53

ملیحح

عضویت: 1397/04/14

تعداد پست: 20495

اینکه شوهرم قبلا ازدواج کرده واز ازدواج قبلش ی بچه داره هیچکدوم از خانواده من نمیدونن و ی رازه بزرگ ...

منم از این راز دارم😁

1398/04/05

|

12:53

مدیر استارتر

عضویت: 1398/03/05

تعداد پست: 1743

اینکه دوتا پیراهن مورد علاقه شوهرمو انداختم دور..ولی فکر میکنه گم شدن و بین لباساشن 😂😂😂😂این الان ...

خخخ عاشق رازتم

یادش بخیر اولین بار که خندیدی دلم رفت گفتم زیباتر از این خنده نیست.یادش بخیر چقدر دعوا کردیم چقدر خندیدیم.چقدر مهربدن بودی چقدر بد شدی؟؟چقر اهمیت دادم بهت چقدر بی اهمیت شدم.چقدر گریه کردم چقدر خندیدی...ولی داستان اینطور نمیمونه قراره که باهم باشیم دوسم داشته باشی دیگه نزاری گریه کنم هوامو داشته باشی..خدایا بابت تمام اتفاقی خوبی که افتاده و قراره بیفته شکرت⭐یه صلوات برام میفرستی مهربون؟؟

1398/04/05

|

12:53

2 نفر لایک کرده اند ...

مدزما

عضویت: 1398/03/22

تعداد پست: 3035

وایی چیه چرا شما نمیگین دیوونه شدم که

نمیشه بگم دیگه😳😳

عششششق یعنی وقتی که.....بیقرارت مییییشم💖💖

1398/04/05

|

12:53