بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
٥ جلسه خيييلى كمه. دوران آشناييتونو زيادتر كنيد، عقدتونو كم. ما ٣ ماه دوران آشناييمون طول كشيد. به نظرم مناسب بود. تو اين ٣ ماه، هفته اى٢ دفعه همو ميديديم.
زمان قبل عقدت رو طولانی کن حداقل یه پنج شش ماهی نامزد بمونین. به نظرم فاصله عقد و عروسی کم باشه چون دیگه عقدش که باشی کار از کار گذشته و فرصتی برای شناخت نداری. قبل عقد باید کامل بشناسیش. بیا و برو از هیچی هم نترس بحث یه عمر زندگیه
ما هم سنتی بودیم نزیک یه چهار ماه باهم حرف زدیم و وقتی شناخت کامل و کافی پیدا کردیم عقد کردیم و چهارماهم عقد بودیم البته چون شناخت از خانواده و فرهنگ و رسوم هم داشتیم پوروسش کوتاهتر شد مسلمن درعیر این صورت فقط چند ماه نیازبه شناخت خانوادهها هست
گاهی با خود می اندیشم آیا آقا منتظر ۳۱۳ یار است یا ۳۱۳ مادر که برایش سرباز تربیت کنند؟ و هر بار به خودم میگویم تربیت چه قدر کار دشواری است😔😔
میشه بگین کجا ها قرار داشتین رفت و امد خانواده ها هم بود ببخشید کجایی هستید
ما تهرانى هستيم. ازدواجمون سنتى بود. اول خانواده ها با هم آشنا شدن، ٢،٣ بار اومدن خونمون، بعد ١ بار مردونه قرار گذاشتن، جلسه ى بعدى با خانواده تو رستوران بود. جلسه ى بعد با مادرامون رفتيم پارك، ٣ جلسه ى بعد رفتيم مشاوره كه بازم جلسه ى اولش مادرامون اومدن. ديگه از اون به بعد قرار ميذاشتيم بيرون تا با هم صحبت كنيم. ميومد دنبالم و ميرفتيم رستوران و كافى شاپ و پارك. بعد از ٢ ماه پدرم اجازه داد كه شماره ى همو داشته باشيم. اما تلفنى فقط بعد از محرميت با هم ارتباط داشتيم.