مگه من دختر نبودمو هزار تا برنامه برا عقدو عروسیم نداشتم؟!

تقصیر شوهرت بوده عزیزم 

کاملآحق باتوهه هرچی گذشت کنی توقعت کم باشه پروترن والا

من بودم به شوهرم مستقیم میگفتم 😊

اتفاقا پریشب برگشت بهم گفت که تو خیلی پوشک بچه رو تند تند عوض میکنی مستقیم بهش گفتم آبجیت پر یه انباری پوشک داشت که به گفته خودش تو سه ماه تمومش کرد پس ساکت شو و وظیفتو انجام بده 🥴

وای عزیزم حرف دل منو زدی.موقع عروسی منو خیلی اذیت کردن اتلیه نبردن.بعد خواهرشوهرم انچنان خرج کرد که هیچ واسه جاری کوچیکم که فامیل بود انقد ریختن و پاشیدن که خودشونم رک بهم گفتن عزیزم ناراحت نشی که واسه تو نکردیما اونموقع فرق داشت.ولی الان من زدم به در بیخیالی اصلا بهش فکر نکن گلم بخدا حالتو میفهمم

اشتباه از خودت بوده عزیزم شمانباید پاپس میکشیدی میگفتی باید اینکارو برام بکنید تو ازاول کوتاه اومدی اونام سواستفاده کردن.....

اگه با شوهرت خوبی به خانواده ش و بی شعوریشون اهمیت نده. تو هم هیچکاری براشون نکن زندگیتو بکن دیگه گذشته 

چه بی شخصیته پدرشوهرت 

می خواستی به هم بزنی باید استاندارد هارو رعایت کرد

چقدر راحت نظراتشونو میگن یکم مهارشون کن عزیز جان یعنی چی متواضع هستیم کلا اگه سرتر نبودینم نباید همچین حرفی بزنن بعضیا چقدر راحت پررو میشن 

گدازاده خوب بلده از دیگران پول بکشه 

عزیزم تو چشم و دل سیر بود وگرنه اگه دور از جون مثه خودشون بودی مخال بود کوتاه بیای 

الانم بیخیال اکثر خانواده ها همچین شدن اگه شوهرت چیزی بگیره‌گرفته اگه نگیره محاله از خانوادش ابی گرم شه خودتو با فکر کردن به این چیزا حرص نده فدای سرت که نشده اصلا فکر کن موقع شما این جیزا نبوده فکر کن مادرشوهر پدرشوهرت نبودن که بخوان اینکارا رو‌کنن 

ولی وقتش میرسه که نوبت تو بشه و اونا چشمشون به دست تو باشه 😌

اخ تو منی یا من توام؟
با این تفاوت ک برا ارایشگاه کنار خونشونم منو نبردن خواهرش درستم کرد خیلی زشت و بد حالم داشت از خودم بهم میخورد

لباس عروسم نگرفتن گفتن ما پول نداریم خودت برو بگیر منم چون جهاز گرفته بودم دستم خالی بود مجبور شدم از کسی لباس عروس قرض کنم ک مدل برا ده سال قبل بود برامم گشاد بود

سروسیله گرفتن گفتن پسرمون پول نداره وسیله بخره ما هم نمیتونیم کمش کنیم پول نداریم خودت هرچی خواستی بخر..
اصن یادش میفتم اتیش میگیرم
تازه اینو بگم سر عروسیم بهم النگو وسرویس دادن بعد فهمیدم همش بدله....
هم خوشگل بودم هم تحصیل کرده هم شاغل
نه اهل پسر بازی بودم نه اهل لات گی این شد عاقبتم
اصن خدایی وجود داره این چیزارو ببینه؟؟؟؟؟
بخدا خواهر شوهر کوچیکم متولد 76 با پسرا میرفت شمال اینور اونور تموم صورتشو عمل کرده اخرم خودشو بست ب یه بچه پولدار پسره میپرستش
من چی شد عاقبتم؟؟؟؟
هیچی...وقتی خواستم جداشم توی روم نگا کردن گفتن تو جهاز نداشتی تو وسیله ای نداشتی...هیچی بهم ندادن هیچی...
شش ماه از عروسیم گذشته بود مادر شوهرم اومد گردنبند و گوشواره سرگردنمو باز کرد جلو چش پسرش رفت فروخت پولشو داد ب باباش
طلایی ک مال خودم بود نه مال اونا
اصن یادش میفتم اتیش میگیرم

وقتی همه اینا رو دیدی انقد دلت رو شکستن و انقد ازارت دادن و تو باز باهاشون وصلت کردی! به نظرت تو مقصری یا اونا؟ دلیلی ظلم ظالم مظلومه. چرا باید با خانواده ای ازدواج کنید که شخصیتت رو لگد مال میکنن