2737
2739

سلام.

دیروز به خاطر مشکلی که با شوهرم پیش اومده بود رفتم مشاوره بعد از اینکه کلی حرف زدم و گریه کردم مشاوره گفت اگه شوهرت نخواد تغییر کنه روز به روز زندگیت بدتر میشه و خودت داغون تر میشی . گفت که این زندگی اصلن به درد نمیخوره باید قیدشو بزنی کم کم.


مشکل اصلی ما با هم بچه ننه بودن شدیدشه. البته که تو ظاهر اصن نشون نمیده ولی متاسفانه سایه مادرش همه جای زندگمون هست.

ما 4 ساله ازدواج کردیم اما هنوز یه سفر دو نفره نرفتیم! همیشه هر جا خانواده ش رفتن ماهم پشت سرشون بودیم و هر وقت هم اونا نخواستن که برن هزار و یک دلیل آورده برام که ما نمیتونیم بریم دو تایی سفر یا حتی بیرون.

بیرون رفتنامونم کلن با خانواده ش بوده و خیلی خیلی کم پیش اومده دو تایی باهم یه سینما یا پارک رفته باشیم (انگشت شمار)


و اما مادرش:

یه مادر به شدت پسر دوست و پسر ذلیل که بیشتر از همه پسراش عاشق همسر منه. از اونجایی که همسرم و پدرش هر دو باهم کار میکنن هرشب قبل اومدن پسرش خونشو مرتب میکنه و میره حموم لباس خوباشو میپوشه و عطر میزنه موهاشو مرتب میکنه منتظر میشینه تا صدای در اومد میوه های پوست گرفته و خورد شده ش رو میچینه رو میز و چایی میریزه میذاره رو میز و آب میوه و .... تا پسرش که از در وارد شد بخوره و بعد بره پیش زنش! روزی هم که بدونه همسر من همراه پدرش نیست از هیچ کدوم از این کارا برا شوهرش خبری نیس!


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

این مادر به شدت کینه ای هستش! جوری که با کل فامیلای خودش و همسرش قهره و اعتقاد داره هیشکی چشم دیدن زندگیشو نداره! و کافیه فقط یه رفتار ناخوشایند ببینه و طرفو واسه همیشه از چشمش بندازه! حتی اگه طرف بچه خودش باشه دیگه هیچ وقت دلش باهاش صاف نمیشه

متاسفانه همسر منم کلن این اخلاقو از مادرش به ارث برده و ما هم به طبع مادرش حق نداریم با هر کی که اون باهاش قهر کرده رابطه داشته باشیم!



2740

حدود 1 ماه پیش من با شوهرم یه بحث کوچیک داشتیم جلوی خانواده ش که فقط باهم یکم سرسنگین شدیم و این خانوم از همون روز با من قهر کرده که چرا من به پسرش کم محلی کردم! و با اینکه با هم تو یه آپارتمانیم (ما طبقه6 اون طبقه 5) الان یه ماهه ندیدمشو از همون روز هم رابطه م با شوهرم به شدت به هم ریخته س

با هر بهونه کوچیکی کارمون به قهر و جنجال میرسه! تو این چند وقت بارها به طلاق و جدایی فکر کردم اما فقط دلم برا پدر و مادرم که فک میکنن زندگیم بهشته و دارم با یه فرشته زندگی میکنم سوخته!


به پیشنهاد بچه ها دیروز رفتم مشاوره. بهم گفت مادرش بسیار موجود خطرناکیه و این حس رو به بچه هاشم منتقل کرده واگه کسی بخواد خلاف میلش عمل کنه اول با قهر مانع میشه و اگه قهر اثر نکنه خودشو به مریضی میزنه و سعی میکنه حس عذاب وجدان بده و اگه این روشم اثر نکنه کلن طرفو از زندگیش پاک میکنه! گفت باید همسرتو راضی کنی که بیاد پیش من باهاش حرف بزنم ولی متاسفانه موفق نشدم! دیروز بهش گفتم که مشاور گفته من دارم افسردگی حاد میگیرم و باید با یه نفر از اعضای خانواده ت صحبت کنم ولی اون فوری جبهه گرفت و گفت اون ضر زده و میخواد پولتو بگیره چرا تو انقد ساده ای و خودتو دادی دست اون ... تهشم گفت منکه نمیام و ایشالله من بمیرم تو حالت خوب بشه و این چرت و پرتا که همیشه میگه! بعدم رفت تو لاک خودش و حالت قهر به خودش گرفت


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز