من هم رفتار خانوادم از دوران کودکیم کشیدم تاااااااا
آزار و اذیت تو دوران نوجوانی و اوایل جوانیم توسط غریبه
ناامید بودم از خودم چون همه بم میگفتم هیچی نیستن😞
کلی جریان برام پیش اومد که واقعا مقصر نبودم من اما باعث شدی یه سری اتفاقات ناگوار برام بیوفته و بهم تهمت ها زدن.
ازونجایی میگم که تونستم زندگیمو تغییربدم.
یادآوری گذشتم واسم درد آوره خیلی درد آوره
نمیتونستم بهیچکس بگم از خودم الانم نمیتونم....
اومدم دست بکار شدم اول هرچی آرزو و هدف داشتم رو واسه خودم نوشتم.
همش به اون خواسته هام فکرمیکردم،باخودم قرار گذاشتم که بهشون برسم،خداروشکر الانم دارم بهشون میرسم.
یه شب اومدم تمام قصه زندگی خودمو نوشتم چندین بار خوندمش😞هربار باخوندنش گریه کردم.
اما از ته دلم سبک شدم،نوشتمو پاره کردم تصمیم گرفتم آینده درست بسازم.