2733
2739
عنوان

عذاب وجدان شدید احتیاج به کمک

| مشاهده متن کامل بحث + 1698 بازدید | 122 پست

مشکل ایشون چی بود که خانواده ازتون خواستن باهاش صحبت کنید؟من احساس میکنم از اول مشکلات رفتاری داشتن این اقا پسر.پس شما عذاب وجدان نداشته باش.به خاطر برخورد شما اون به این روز نیفتاده.اصلا شاید مادرش فهمیده یا شک کرده که تو یه مقطعی به شما تذکر دادن خانواده که باهاش زیاد گرم نگیر.

به نظر من با همسرتون صحبت کنید.بهش بگید من از روی حس نیت و دلسوزی وبه چشم برادر کوچکتر به بچه خواهرت خیلی محبت کردم ولی الان حس میکنم اون داره جور دیگه برداشت میکنه.لطفا خودت این قضیه رو بدون حرف و حدیث مدیریت کن.همسرت کمکت میکنه.انقدر نترس و عذاب وجدان هم اصلا نداشته باش.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بیاین ببینم حالا که جواب سوالاتون و کامل دادم میتونین کمکم کنین

عزیزم همین که گفتم خداروشکر که رابطه نداشتین خیالم راحت شد بنظرم یجوری خودتو مشغول کن مثلا بگو کلاس زبان و باشگاه و یوگا و اینا میرم هر وقت پیام داد یا زنگ زد جواب نده یه خط در میون جواب بده نگاهش نکن باهاش مهربون نباش بگو اگه الکلتو بزاری کنار و ورزش بری خواهر بزرگت میمونم ....چون خودش بره دنبال ورزش اینا ممکنه کمتر به شما فکر کنه....اگه زنگ زد به همسرت بگو دوس ندارم فلانی هی زنگ میزنه بهم کلا رابطتو به طور نامحسوس کم کم کمش کن ....از خدا هم کمک بخواه انشاالله که بیخیالت بشه کاشکی یه دخترو باهاش صحبت میکردی که بهش میام بده و دلشو ببره یه دختر لوند و کار بلد ...واقعا دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه محبتتو به همسرت بیشتر کن طوری که اگه فهمید طرفت باشه   

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687