خاطره از گند هایی ک آرایشگرا ب سرمون زدن

راستی ابروهامم اصلا نفهمیدم کی تیغ زده! اخر شب فهمیدم

از  گند گذشته بود قششششنگ رررریده بود اون وسط. عروسی خواهرزاده ام بود کلی تاکید کردم ساده میخوام چ اصراری هم داشت نگاه آینه نکنم وای خدا شده بودم مثل روووووح بجان خودم زنداداشم اومد نشناختم😂

من مشكلي با خرابكاري هاشون ندارم به هر حال ادميزاده پيش مياد اشتباه كنه

مشكلم با اون سليطه بازيه بعدشونه كه خرابت كردن طلبكارت هم ميشن

واس عروسی منم تا نصف تراشیدن بدون اینکه سوال از آدم بپرسن.. 

من خنگم انقدر استرس داشتم حواسم نبود ب چیزی، شب ک شستم گفتم عه ابرووهام کووو خخخ

ولی خوشگل شده بودم بهم میومد🤭🤭

عکس شینیون بهش دادم با کلی ور رفتن و باز و بس کردن موهام ی گنبد کج شده رو سرم در اورد ی گلم زد ک زیاد ضایع نباشه ..اونشب فقط بغض داشتم 

وای دقیقا فکر میکنه صغری رو تبدیل کرده ب جنیفر از نظر خودش

گنبد🤣😂

من برای عروسی یه رنگ مرجانی خوشکل بود(رنگ سالو میگم) بهش گفتم این رنگیش کنه برام موهای منم دور رنگ میگیره چشمتون روز بد نبینه ارایشگره هی میومد تا رنگ نگرفته خلاصه دوبار اومد تا رنگ نگرفته دیگه هر چی اصرار کردم گفت خودم میدونم کی بیام اغا این ارایشگر ما شروع کرد ناهار خورد و هی من غر میزدم بعد ک غذاشو خورد من سر و صدا دادم اومد نگاه موهام کرد رنگ ارایشگره پرررررید گفت بیا بشورمش اغا ما موهامو شستیم تا قرررررمزززززز قرمز شده بود اینقد گریه کردم کلا بهم میگفتن آنشلی😂😑

فوري هم جوري باهات حرف ميزنن انگار تو از پشت كوه اومدي اونا از سالن مد فرانسه اومدن

واااااي رفته بودم اپيلاسيون يعني افتضاحح بود احمق خانم

بعد موم انداختن با اپليدي شروع ميكرد تميز كاري

تصور كنيد بيكيني و هرجا ديگه رو

الان رفتم تو فكر ك مگه زبونمو خر خورده بود ك سكوت كردم

شوهرم از ارایشگر اونقدری که میترسه از عزراییل نمیترسه

هر دفعه مادر و خواهر و منو دیده که ارایشگرا ریدن بهشون تا میگیم ارایشگاه چهارستونش میلرزه

بیچاره خواهرشوهرم که هزار بار داغونش کردن

تا عروسی دعوتیم میگه پولو ارایشگاه میدم خودت ولی خودت ارایش کن اونا وحشتناکت میکنن

😂😂😂😂😂

وای منم شب شستم ترسیدم از قیافم..شوهرمم همینطور. ابروهامو تراشیده بود شکل خود ابرومو کشیده بود! پشت موهامم ندیدم ولی چندتا حلقه اویزون کرده بود که وسط رقص تو تالار یهو باز شدن همه!! چندتا دونه مژه چسبونده بود که از مژه خودمم کوتاه تر بود. نه کانتوری نه سایه ی جالبی..هیچییی

خداروشکر رنگو پیشش نرفته بودم

آخه همون اول طلبکارانه با آدم برخورد مبکنن یا خیلییی قربون صدقه ادم میرن ک ادم روش نشه چیزی بگه... 

اینام شگرد دارن واس خودشون خخخخ

عروسی یکی از اشنا ها بود رفتم ارایشگاه من شبیه جادوگرا درست کرده بود وقتی عکسمو برای خاهرم فرستادم بدبخت کپ کرده بود همش میگفت تو روخدا بگو ارایشتو پاک کنه