نمی تونم درس بخونم افسردم

استارتر

من علاوه برتمام گندایی ک این سه سال زدم

دروغ هم میگم ب خونوادم

همش تظاهر میکنم دارم میخونم..ترازم توپه..وضعم اوکیه

ولی در واقعیت هیچ گوهی نمیخورم

باید میرفتیم روانپزشک همون سه سال پیش..اشتباه کردیم..هی فکرکردیم خودمون میتونیم وضع رو درست کنیم ولی نشد ک نشد

موضوع ظاهرا ساده ب نظر میرسه ولی حتما مشکلات روحی زیادی هس ک روانپزشک باید رفعش کنه

ببین

من سال اول ک گفتم خوب مرور نکردم و اینا برا همین خراب کردم

پارسال گفتم جام بد بوده کناریم هم حالش بد شده برا همین استرس گرفتم هیچی نزدم و ...

امسال موندم چیکارکنم

مامان بابام سکته میکنن 

اونا ب امید رتبه دورقمی ان

تو چی؟بهت گیر نمیدن؟پارسال بهونه چی اوردی؟توروخدا ی چیزی بگو منم جور کنم بهشون بگم

من میخوام سال دیگه حتما کنکور بدم

ولی قبلش باید تابستون بابامو راضی کنم منو ببره تهران پیش روانپزشک

اینطوری دارم از بین میرم

بارها فکر خودکشی کردم

همش لش رو تخت تو نت ول میچرخم

یا خواب

میخوام برم روانپزشک تغییر کنم و سال دیگه قبول شم

ولی شاید امسال ی رشته الکی رفتم خوندم یک ترم..ک از شر حرفای مفت بقیه خلاص شم

یکم نفس بکشم

یکم ورزش کنم

یکم بچرخم واس خودم

سه ساله اصلا زندگی نکردم

هعی هعی

دلم پره

مث منی

بلدی هزار نفر رو مشاوره بدی ولی ب خودت ک میرسه وا میرسه!!

من دوستای صمیمیم همه دانشجو پزشکی ان

فقط من خاک بر سر وضعم اینه

تعریفی نداره ینی مثلا در حد دارو اینا هستی؟

من ریدما..ریدم...افتضاح..هیچی قبول نمیشم...اه

عزیزم من دوران کنکورم برات بگم بلکه یکم تاثیربزاره روت . من موقعی که کنکور میخوندم ساعت 4 صبح ساعت رو کوک میکردم بیدارمیشدم تو یک اتاق سرد کاپشن میپوشیدم درس میخوندم خواهرم مجرد بود ازم بزرگتربود و اون حتی دیپلمش رو تو 26سالگی گرفت درسش خوب نبود وقتی درس میخوندم برا کنکور ازم کار میکشید درس نمیذاشت بخونم اما من با وجود اون سختی ها همون سال اول حقوق قبول شدم خواهرم عمدا صدای ضبط رو زیاد میکرداهنگ گوش میداد کل ظرفا شستن بامن بود ازطرفی برادرم من چون اخرین بچه بودم ازم کار میکشیدن .ولی الان که اون سختی ها خواهرم نیس واون ازدواج کرده ولی نمیدونم چرا درگیرفضا مجازی شدم متاسفانه و بهترین سال ها عمرم ازدست دادم الان 31 سالمه و فقط یه لیسانس خالی دارم دستام خالی ان نگران ایندمم این چن ماه 5 ماه دیگه ازمون وکالت دارم و میخوام عزمم جزم کنم بخونم زندگیم بسازم . فقط باخودت بشین فکر کن زمان بی رحمه فرصت ها خیلیی زودمیگذره یبار براهمیشه اراده کن وتموم کن . هرچن خودمم حال روحیم مث خودته خودمم روزی هزارباراین حرفا به خودم میزنم به این فکر کن رقیبات الان درحال خوندن هستن باعلاقه بخون به این فکر کن وارد دانشگاخ بشی محیط اجتماع 

برو المان اونجا پزشكي بخون

حتما پیگیر درمان باش من پیشنهاد میکنم با طب سنتی یا طب اسلامی هرکدوم که به نظرت بهتر بود هم درمان کن البته حضوری بری پیش طبیب ، به خودت برای درمان کمک کن هرروز بیرون برو یا پیاده روی کن ، یه فعالبت اجتماعی رو شروع کن مطمئن باش توی درمانت تاثیر داره و اگه چندماه ادامه بدی میبینی که داری بهتر میشی ، باورهاتو مثبت کن و مثبت فکر کن ، هرکی باعث ناراحتیت شده ببخشش با اینکار به ارامش میرسی  ، برای رسیدن به هدفات با علاقه تلاش کن تا اگه نتیجش اونطور که میخواستی نبود ناامید نشی و همچنان با علاقه ادامه بدی .

دقیقا عین منی

همین ک همه منتظر امسال هستن بیشتر بهم فشار وارد میکنه

میدونی با ی مشاور حرف میزدم میگف باید تمام این مواردریشه ای حل بشه

همین ک احساس گناهکار بودن میکنیم تقصیر ما نیس..تقصیر باورهای غلطی هس ک خونواده و اطرافیان مون دارن...وگرنه یک بار شده بیان بهت بگن عزیزم اصلا مهم نیس کنکورت..فقط خودت برامون مهمی؟؟

من ک نه والا

همش ترسیدم ک چی بهشون بگم

همش ترسیدم ک اگر نشه چی میشه

هوووف..جرات خودکشی هم نداریییییییم اخه دوستم

تونت باشی انگیزد ۲۰ هس خخخخ

روانپزشک نرید من قبلا رفتم فقططط یه مشت قرص خواب اور میدن که همش ادم میخوابه . ورزششش به نظرم شماهایی که کنکور دارید هفته ای دوبار اونم یک ساعت برید پیلاتس تمرکزتون روحیه اتون عالی میشه بچه ها ،خودمم میخوام برم .به خودتون بگید من چیزی ازبقیه کم ندارم . مویزهم بخورید باچایی . هر45 دقیقه درس یه ربع استراحت کنید هدفتون رو کاغذ بنویسید بزنید به دیوار . هروقت خسته شدید به هدفتون نگاه کنید منابع و کتابای خوب وتست وازمون شرکت کنید یکسال قشنگ زحمت بکشید بعدش دیگه خلاص میشید 

میدونی عزیزدلم من خودم این راه حلارو حفظم...حتی موارد بیشتر

اما ب عمل ک میرسه فلج میشم

روح و روانم فرسوده شده

اصلا نمیدونم باید چیکارکنم