داستان دعواي من و خواهر شوهرم

بابا تایپیک سرکاریه بیخیال😐

نصف حقارتی که میشه تقصیر خود آدمه برای تو کاملاااااا تقصیر خودته چون خودت اجازه میدی هربلایی سرت بیارن

ضمنا تاپیک سرکاری نزن بدبخت

وا من 34 سالمه شوهرم 35    با اینکه 16 سال از زندگیمون میگذره هر شب   نهایتش یه شب در میون رابطه داریم

به نظرم مردی که هر شب با زنش رابطه داشته باشه خر زنش میشه

خواهشا بگو صدای اون پاچه پاره رو ضبط کردی برا شوهرت 

آدم بی ادبی نیستم ببخشید شرمنده ولی خاک تو سرت خاک تو سرت

اون بتو فحش داده حرفش غیرمنطقیه بعد تو ازون میترسی

عزیزم اینایی که گفتی مشکل استارتر نیست

مشکل خودشه شخصیت خودشه تا خودشو عوض نکنه رو شخصیتش کار نکنه ۱۰ تا شوهر دیگه هم بکنه همینه 

من که این حجم از حماقت برام قابل باور نیس

ب نظرم شوهرت زن صیغه‌ای داره

مگه میشه رابطه نخاد؟؟؟

اواقعا داری راست میگی خاک برسرت که داری تحمل میکنی 

من بودم میرفنم خونه بابام حتی اگه بابام میزد لهم میکرد ومیکشتم بر نمیگشتم تو این وضع

با عرض پوزش گزارش میزنم چون خیلی مسخره و دروغه

چرا فک کردی ماها احمقیم؟

خدایش اینا که گفتی راس بود یا سر کاریه

آخه مگه میشه

مگه داریم

پس کی رابطه زناشویی دارید

چه جوری زندگی میکنید

به حق چیزای ندیده و نشنیده

باشه توام ازین ببعد همش بخودت برس لباسای شیک و جذب بپوش قر و اطوار بریز همیشه ساپورت بپوش تو خونه رنگدر رنگ موهاتو رنگ کن خوشجیلی موشحیل همشم سعی کن با ناز و عشوه حرف بزنی بعدشم کم محلی شوهرت کن  ببینم بازم شوهرت میگه این حرفو یانه 

حسم میگه این تاپیک سر کاریه به چند دلیل

اینکه خونه های 70 متری حداقل دیگه 2اتاق رو دارند

بعدشم گفتید شوهرم بدون اجازه خونه رو فروخته بعدشم گفتید توی یه شرکت که حقوقش کمه کار میکنه کسی که حقوقش کمه چطور میتونه خونه بخره اونم اول زندگی

بعدش یعنی انقدر مادر شوهرت نفهم تشریف داره که نمیدونه زن و شوهر حریم خصوصی میخواند و دختر مجردش رو بیاره پیش خودش

البته من خودم دختری رو سراغ داشتم که بعد 2سال و نیم زندگی زیر یه سقف باکره برگشت خونه پدرش و طلاق گرفت اونم بخاطراینکه همسرش بیماری روحی روانی داشت و کلا مشکل داشت

اما اینکه شما باچنین شرایطی تن به این زندگی دادید حتما به یه روانشناس مراجعه کنید چون سلامتی عقلی ندارید اگر داشتید 1هفته هم دوام نمی آوردی

هر چند که میگم سرکاریه و برای پربازدید شدن این تاپیک رو زدی

اسی دلم نمیخوا. حرفی بزنم دلت بشکنه اما برای اینکه فقط یه کوچولو به خودت بیای میگم.اولا پست گذاشتن اینجا برای چی بود فقط اطلاع رسانی از شاهکارات؟؟

میخوام بدونم.مردی که بالای ده سال فاصله سنی داره چرا ازدواج کردی ه حداقل فاصله سنیش اگه زیاده شرایط مالی خوبی نداره.شوهرت اولین مشکلش نداشتن حس مردونگیه.

ببخسیدا شوهرت یه زن کم سن سال گرفت که هم گاهی اوقات نیازش رو برطرف کنه هم کارای خونه مادرش رو بکنه.خودشم همونجا کنارشون یه لقمه غذایی بخوره.مادرسوهر و خواهر شوهرت بی ارزش بودنت رو فهمیدن که اینطور باهات رفتار میکنن.والا اون جاری ها میدونن که اینا چه جور ادمین که رابطه ندارن با اینا.شما فردا به پدر مادرت بزنگ بگو برای اخرین بار بهتون میزنگم.والا هر اتفاقی برای منو زندکیم افتاد دخالت نکنید.بعدشم.عین بچه ادم ساکت جمع کن برو خونه پدر مادرت یا کسی که غمت رو میخوره.لازم شد شکایت کن.تا ادم بشن هر سه تاشون.اولین کسی که خوردت کرد پدر و مادرت.بعد همسرت.وبعد اون دوتا عفریته.البته مقصر اصلی خودتی که برای دو لقمه نون جای خواب اونجا موندی.

برو وقت کردی کار خونت تموم شد یه بهر عقد نامه تو بخون.وظیفه همسر تهیه یه مسکن.و دادن خرجی.برای ارامش همسر با توافق طرفین.حالا تو عاشق چی این رضاتون شدی.که این همه فحش خوردی هنوز اونجایی من خدای نکرده جات بودم همونجا زنگ میزدم به شوهرم.وقتی هم اومد تو خونه کفشش در نیاورده همه دلمو خالی میکردم.حتی شده چهارتا دروع بیشتر میگفتم.بگی مادرت وقت رفت گفته فلان کار کنم.خواهرت بیدارشده گفته اتاقش براش تمیز کنم.وقتی ناراحت شدم شروع کرده به فحش دادن.

بگووو که سرکاریممم

نمیتونم هضمش کنم

مغزم هنگییید😲😲