من اول کلی از خوشحالی جیغ می کشیدم بعد که صدام گرفت می رفتم یه خونه ی قشنگ یه جای خوش اب و هوا که گلخونه هم داشته باشه می خریدم بعد برای دو تا بچه هایی که حامیشون هستیم به حسابشون یه پول تپل می ریختم بعدش برای بابام یه ماشین اخرین مدل می خریدم مامانمو می بردم تا هر چقدر دوست داره طلا بخره واسه خواهریم یه خونه توپس می خریدم واسه داداشی یه ماشین شاسی بلند واسه خواهر کوچولوم هر چی دلش می خواست واسه پدر شوشو یه ماشین خوب واسه مامان شوشو یه سرویس طلا .بقیشو به چهار قسمت مساوی تقسیم می کردم بین خودمو شوشو و بچه هام.