من یه شب روی بازوی شوهرم نخوابم اصلا خوابم نمیبره تا صبح
دوستم از وقتی بچه دومش به دنیا اومده تا الان ، یعنی امسال بچه ش میره پیش دبستانی ، زن و شوهر جدا میخوابن
و من دقیقا این کمبود و تو وجود دوستم حس کردم .
شوهرش اینقدر جدا و تنها خوابیده سختشه یکی شبا بره کنارش بخوابه
دیگه عزیزم من بعد ۴ سال بچه دارشدم از شانسم بچه تا خود َشش ماهگی همش نق و گریه و کولیک و رفلاکس سه ماه موندم خونه مادرم وقتیم برگشتم تا شش ماهگی هرشب تا صبح بیداربودم شوهرمم چون صبح میخواست بره سرکار ازما جدا خوابید تا اینکه شد یه عادت واسه هر دومون الان هم هفته ای یکی دوبار باهم رابطه داریم بعد اتمام بازهم هرکی سریع برمیگرده سرجای خودش
طوری که خانومه با پسرش تو پذیرایی میخوابن. دخترش تو اتاق خواب خودش . شوهره هم تو اون یکی اتاق خواب.
چند وقتشه ؟البته چون سر کار میخواد بره اونم باید تو طول روز انرژی داشته باشه تا بتونه پول در بیاره ولی خب شما هم حق داری جدا خوابیدنم درست نیست عادت میشه اینجوریم که همسرت زود باید بره هم نمیشه گفت مهم نیست تو گوشش پنبه ای چیزی کنه 😐بچه همینه دیگه
اخه چرا ?ادم میترسه بچه دار بشه .اینطوری طلاق عاطفی ایجاد نمسشه?
کسایی که بچه دومشونه بچه اول حساس نیست؟ من خیلی غصه پسرمو میخورم همسرمم خسته شده دیگه همش میگه بدن درد و کمر درد دارم رو زمین میخوابم ولی هی بهش میگم یکم دیگه تحمل کن اصلا دلم نمیاد این بچه پیش ما باشه اون تنها همینجوریشم رو این خیلی حساس شده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
