2737
2734
عنوان

مزاحمت های همکارم تو اداره برای من

| مشاهده متن کامل بحث + 3685 بازدید | 113 پست

چرا انقدر وا دادی؟میترسی کارتو از دست بدی؟؟؟؟وجودت برات مهم نیست؟اینی که تعریف میکنی کارش به تجاوزم میکشه وقتی ساکتی عزیزم انقدر زبون وخوار نباش.اول نشون بده معنی رفتاراشو میفهمی نذار درو ببنده سرسخت باش در مقابلش اون عقب نشست شما برو جلو وبگو من راحتترم ودرنهایت به حراست ویا حفاظتتون خبر بده تا دست کثیفش رو بشه توروخدا برا پول اجازه نده بلا سرت بیارن وسرخورده بشی

آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش_ زمر/53

ببین یواشکی برو به حراست بگو بگو چون رییسمه نمیخوام برام بد بشه فقط جوری منو به یه جای دیگه منتقل کنن یه اتاق دیگه  ببین کاریت ندارن مطمئن باش  از کار نمی ندازنت بیرون فقط جابه جا میشی گریه نکن قوی باش برو به حراست بگو 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خاک عالم  گریه کردی  چرا

اعصابم خورد شد سه بار بهم دست زد یه بار سینم یه بار روی پام یه بار زیر پام

بعدش دیگه همینجور از چشمام اشک میومد یهو یه همکار میاد تو اتاق میگه چرا گریه میکنی میگه نیروی جدیده کار بلد نیست میشینه گریه میکنه بعدم میزنن زیر خنده

اصلابهش محل نده  ذکر هم زیاد بگو ینفر همنجور بود میگفت آیت  الکرسی میخوندم میتمرگید سر جاش ...


منم این جور مواقع سوره ناس میخونم  واقعا جواب میده اداره ما هم از این اشغالا زیاد هست

آنقدر گرم است بازار مکافات عمل    دیده گر بینا بود هر روز، روز محشر است
2731
اره شوهرم فکر میکنه چون کارم زیاده اینجوری شدم میگه رفتی سر کار ک اینجوری از بین بری؟دو کیلو وزن کم ...

واییییی شوهرم داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داری به خودت وهمسرت خیانت بزرگی میکنی خائن به زندگیت نباش درمقابل مردای دیگه مغرور باش ورو نده که دست مالیت کنه ترسو کنار بذار.حالمو بد کردی استارتر جای شما بودم حالی اطش میگرفتم مرتیکه رو که با ناموس مردم بازی نکنه گراز پیر

آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش_ زمر/53
واییییی شوهرم داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داری به خودت وهمسرت خیانت بزرگی میکنی خائن به زندگیت نباش درمقابل مرد ...

من خیلی اخم میکنم اصلاً باهاش حرف نمیزنم غیر از کار حتی صبحانه هم باهاش نمیخورم اول تعارفش میکردم الان نه

ولی احساس میکنم بیماره چون پوستش خیلی کلفته و مهم نیست براش 

حتی یه بارم با اخم رفتم درو باز کردم گفتم اهههه درو چرا میبندین

اعصابم خورد شد سه بار بهم دست زد یه بار سینم یه بار روی پام یه بار زیر پام بعدش دیگه همینجور از چشم ...

اگ چیزی نگی ساکت باشی اذیتت داره تا آخر 

حتما بهش تذکر بده بگو مرض داری مرتیکه آشغال بی ناموس بگو کاری نکن بگم زنت ببرن ترتیبش چند نفر بدن 

اگ فایده نداشت 

برو حراست بگو این مریض جنسی یا دفتر منو عوض کنید یا داخل اتاق دوربین بزارید من امنیت ندارم.



2738
یه بار گریه کردم اصلن به روی خودش نیاورد  کثافت ازش نمیگذرم شب و روزم جهنم کرده بی پدر

حتما فکر کرده براش ناز کردی.چرااااااا گریه کنی؟اگه انقدر بی زبون وخوار باشی حقته هربلایی تو همون اداره سرت بیاره چون عملا بهش اجازه دادی وچراغ سبز نشون دادی ازت سوئ استفاده بشه.بجای تاپیک زدن جلوش وایستا نه اینکه گریه کن اینجور مردا مریضن گریه توام تحریکش میکنه بیشتر .

آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش_ زمر/53
اره شوهرم فکر میکنه چون کارم زیاده اینجوری شدم میگه رفتی سر کار ک اینجوری از بین بری؟دو کیلو وزن کم ...

اون که لذت داره میبره با دست زدن با لمس و... 

لطفا جلو این بیمار ولذتش را بگیر

تو خیلی قوی هستی تونستی استخدام بشی پس این دیگه چیزی نیست که نتونی از پسش بر بیایی خدا کنارته ذکر بگو وحتما پیگیر کن

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    

عزت نفس داشته باش مطمئن باش کارتو از دست نمیدی ولی حساب اون بیشعور و برس اینجور مردا خیلی پست و ترسو هستن برو به حراست بگو مطمئن باش حسابش و می رسن

مطمئنم به زودی همه مشکلاتم تموم میشه و لبخند زندگی رو میبینم، چون از ته دل حضور خدای مهربون رو تو تک تک لحظه هام حس میکنم😍
من خیلی اخم میکنم اصلاً باهاش حرف نمیزنم غیر از کار حتی صبحانه هم باهاش نمیخورم اول تعارفش میکردم ال ...

راست وحسینی نشون بده وبگو نمیخوام تنها باشیم تو اتاق دربسته .درسته حتما مریض روانی هست اما بهش فرصت نده این جور ادما اتفاقا خیلی هم ترسو هستن ولی امان از روزی که یه بی زبون گیرشون بیاد میتازونن تا ناکجا واون فرصت گویا گیر این عوضی افتاده

آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش_ زمر/53
من خیلی اخم میکنم اصلاً باهاش حرف نمیزنم غیر از کار حتی صبحانه هم باهاش نمیخورم اول تعارفش میکردم ال ...

عزیزم خیلی ملایم بوده

قوی باش

بگو اخرین بار باسه درو میبندین بگو دیگه نبینما در بسته باشه محکم وقوی ومردونه با هیبت بگو

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
اعصابم خورد شد سه بار بهم دست زد یه بار سینم یه بار روی پام یه بار زیر پام بعدش دیگه همینجور از چشم ...

بی شرف چه کیفی کرده

راست میگی تو خیلی پاک وبی گناهی فقط الان توی جای بدی افتادی

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز