من مریمم 19 سالمه 13 سالگی صیغه ی آدم عوضی شدم و دو سال بعد جداشدم 16سالگی ازدواج کردم با ی مرد که تو نگاه اول عاشقش شدم ازدواج کردم شوهرم 30 سالشه 17 سالم بود که فهمیدم حامله ام کلی ذوق کردیم با شوهرم دیگه درسمو ادامه ندادم تا بعد از بدنیا اومدن بچم درس مو شروع کنم باز پارسال این موقتا پسرم دنیا اومد الان ی سالشه گفتم یکم بزرگتر شه شروع کنم درس مو تازه ی سالش شده و من امروز فهمیدم دوباره باردارم قرار بود درس مو بخونم و پیش شوهرم مشغول به کارشم و سه دایی برا ایندگان تلاش کنیم لذت ببریم از زندگی و پیشرفت اما انگار سهم من از این زندگی فقط بچه بزرگ کردنه عین قدیما ی زنه بی سواد نمیخامش اما چاره ایم ندارم 😔لطفن نمک نپاشید جلوگیری داشتم و به این روز افتاادم واقعا واسه خودم ناراحتم ممنون میشم دلداریم بدید