حال.خوب#
چند سالتونه؟
تا به این سن و سال که رسیده اید، چند بار خوشبختی عمیق را تجربه کرده اید؟
چند بار حس کرده اید کاش این لحظه هایتان تمام نشود؟
چند بار با خودتان گفته اید کاش این لحظه ، همین لحظه زمان ای کاش متوقف بشود؟
چند بار اشک شوق ریخته اید؟
چند بار یک انسان یا حیوانی را بی هیچ واسطه ای بغل کرده و تمام وجودش را حس کرده اید؟
چند بار از نهایت شادی فریاد کشیده اید؟
چند بار ؟
واقعا چند بار؟
یک لحظه بلند شوید بروید یک جای خلوت ، چشمهایتان را ببندید و واقعا فکر کنید به این سوالها ، ببینید در تمام این همه سال که روزهایتان پر از عادتها و روزمرگی ها شده است ، چند بار عمیقا شادی را تجربه کرده اید؟
اگر جوابش کمتر از تعداد سالهای زندگی تان است ، صمیمانه توصیه می کنم در سبک زندگیتان تغییراتی بدهید ، عمرتان که به انتها برسد هیچ یک از این نگرانی هایی که الان دارید ، برایتان مهم نخواهد بود. تمام این استرس ها و دلشوره هایتان برای فرداها در نظرتان پوچ خواهد آمد و تنها حسرت تان این خواهد بود که چرا آنچنان که دوست داشتید نزیستید؟
باور کنید تمام زندگی دغدغه هایی نیست که الان شبانه روزتان را با اینها پر کرده اید.
گاهی لازم است کودکی کنید ، روی چمن ها دراز بکشید ، بی خیال حرف دیگران روی جدول های کنار خیابان بروید ، لی لی کنید ، کنار یک رودخانه بروید و با صدای آب مست شوید ، گاهی مثل کودکان لازم است غرق زیبایی های ماه شوید ، گاهی لازم است یک گل سرخ را آنقدر عاشقانه بو کنید که مستی اش تا ماهها از سرتان نپرد.
من نمی توانم به شما بگویم چه کنید ، تنها می توانم بگویم مواظب خودتان باشید، نکند زمانی برسد که حسرت بکشید چرا یک روز از خوشحالی های ساده تان دست کشیدید تنها بخاطر حرف دیگرانی که الان زیر خروارها خاک خوابیده اند.
مواظب خودتان باشید!
مواظب لحظه های عمرتان!