من به شوهرم گفتم امروز جراحی دندون پزشکی دارم و به شدتم از دندون پزشکی میترسم
ساعت یک رفتم دندون پزشکی اونم واسه جراحی ایمپلنت هر چی بهش زنگ میزنم ریجکت میکنه تهش پیام داده تو جلسم
خلاصه خودم تنها رفتم تو مطب و جراحی کرد و آقا نیومد منم اسنپ گرفتم اومدم خونه
حالا که رسیدم زنگ زده من تو جلسه ی کاری بودم چرا انقدر بهم زنگ زدی منم چیزی نگفتم فقط گفتم کف بیمارستانم افتادی یه روز توقع نداشته باش بیام جمعت کنم و منتظر تلافی باش
پریده به خودش واقعا حالم ازش بهم میخوره
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
شوهرت حق داره
شاید هردو حق دارین
حق با منه
اگه میومد بهتر بود ولی خب حق با شما نیست!!!
این سوالمو حواب بده تا بگم😁
گفته بود میخواد بیاد؟
سرکار بود؟
یا وقاش آزاد بود
بیخیال بزرگ بشی فراموش میکنی مردا همینجورین یه روز میخان ادمو قورت بدن یه روز دور از جونت پاچه میگیرن
شما احساسی میگین شاید بیچاره نمی تونست بیاد
اون کار داشته مگه بچه ای که بیاد دستتوبگیره. رو پای خودت وایسا
اگر واقعا کارداشته ناراحت نشو، چون جراحی ایمپلنت کار سختی نیس،شایدم از کسی پرسیده بهش گفتن عملیات سختی نیس
