راسته که میگن....

بنفشه جان ۱۵ سال گفتی مو به تنم سیخ شد

خیلیه خیلی

واقعا ناراحت شدم واسه خواهرت چون یه عمره

ای بابا

محکم باش خودت برای خودت تصمیم بگیر و ردش کن تا چندسال دیگه با افتخار به عقب برگردی و تصمیماتو مرور کنی نه مثه من و امثال من از بی عقلی و کم لطفی دیگرلن حرف بزنی 

خییییلی ناراحتشم.فقط هم به من گفته مشکلشو و میخواد جدا شه.چون به حانواده ام بگه دوباره میگن بمون بخاطر بچه از این حرفها..اما من میگم آدم یکبار دنیا میاد حقشه که بخواد با کسی که دوسش داره زندگی کنه

اگر انسان بطرف مقابل حس خوب نداشته باشه صد درصد به طرف مقابل مدیون میشه من دیدم که میگم وجدانی عمل کن.

امان از دست پدرو مادرهایی که فقط به خیال خودشون میخوان سرو سامون بدن بچه هاشونو..نمیدونن چیکار میکنن با دل بچه شون

گلم شما اول باید به فکر خودت و آینده ات باشی،ایشون عاشق شده و مشکل خودش ام هست،شما وقتی علاقه نداری زیر بار نرو،ببین این شخص رو میتونی تو خوشی و ناخوشی،سلامت و بیماری،پولداری و بی پولی با جون و دل بخواهی برای تمام عمرت و به کس دیگری فکر هم نکنی؟

بمیرم برات...اما یه پیشنهاد دارم برات بنظرم تهدید کن خودتو میکشی .چند تا دونه قرصم الکی بخور استامینوفن و قرصهای بی خطر که فقط منگ بشی و بترسونیشون اونوقت فک‌کنم باهات راه ییان

مامان منم واسه کنکور همینو میگفت میگفت تو درس نمیخونی من مریض توام 

دلم آتیش می گرفت...😭😭😭😭😭

عزيزم اون اقا ب شما علاقه دارن قرار نيست شما مسئول سلايق و علايق ديگران باشي 

مني ك با عشق زندگيم رو شروع كردم ي وقتا دعوامون ميشد ميگفتم اه اه كاش اينكارو نميكردم!!!فكر كن ميمرديم واس هم هنوزم البته همونجوريم ولي تو دعوا نون و حلوا نميدن كه حس پشيموني ميومد سراغم 

حالا فكر كن اونطور نبود و علاقه اي وسط نبود 

وقتي بحث ميكني با همسرت و ازش ناراحت ميشي اگه علاقمند باشي بعد اشتي فراموش ميكني چيشده 

ولي اگه حسي بينتون نباشه ازش متنفر ميشي هركاريم كنه مهرش به دلت نميشينه

خودتو تباه نكن

من مقاومت كردم

به ازدواج با خواستگارايي كه خانواده م بهم تحميل ميكردن  تن ندادم 

مادزم اون موقع ميگفت سكته ام ميدي همه رو رد ميكني مشكل داري حتي فك ميكرد مانعي براي ازدواج ام هست ميخواست من و ببره آزمايش در اين حد

ولي بعدها چندين بار از زندگي خواستگارام خرف زد و ازم تشكر كرد كه كم نياوردم