رفتم ب پای پدر مادرش افتادم گفتم تروخدا پسرتونو ببخشید اون حتی دیگ نگاهم بهم نمیکنه.اصلا بیاین خونه ما مهمونی
فکر کنین منِ تازه عروس پدرشوهر مادشهورو دعوت کردم ب صرف کله پاچه
پاشدم از شب قبل خودم پختم
ببینین ی دختر ۷۶ پاشد کله پاچه پخت
ب شدت اهل زندگی بودم.کلا بچگی نکردم هیچوقت
اشتی کردن و منو گذاشتن کناااار
ای داد بیداد دوباره جفت شدن....