اول اینو بگم من 14 سالم بود ازدواج کردم برادر شوهرم اون موقع 17 سالش بود کلا من باهاش خیلی خوب بودم و جای برادرم میدیدمش چون به یه سری دلایل با خانوادم قطع رابطه بودم و هستم و خونه اینا زندگی می کردم و هیچ کس رو ندارم کلا دلم به همینا خوش بود یه خواهر شوهرم دارم که 2 سال از خودم کوچیک تره با اون خیلی خوب بود و من البته توقع ندارم و نداشتم رابطش با من مثله خواهرش باشه ولی توقع بی احترامی و بر صحبت کردن و بی اعتنایی رو هم نداشتم ما الان با پدر و مادر همسرم قهریم ولی ایشون خیلی با من بد برخورد کرد با این که تنها کسی این وسط هرچی خواستن بارش کردن و جواب نداد من بودم خیلی دلم شکست خواهرشوهرمو می گفتم خواهرشوهره اینو کجای دلم بذارم حالا به حرف شوهرم میرسم که از اول می گفت داداشم ادمی نیست الان یه اتفاقی افتاد مجبور شدم تلفن رو بردارم اون بود خیلی بد حرف زد باهام در حالی که من چند وقته بدونم اونه اصلا برنمیدارم تلفن رو خلاصه که دلم شکست واقعا با خودم می گم خواهر خودتم بود همین کارو می کردی تازی منی که از بچگی باشما بودم کارایی من واست کردم خواهرت نکرد خوبی که از حد بگذره تهش داستانه
حالا واقعا به نظرتون من پرتوقعم یا برادرشوهرم بی شخصیت