خواهرزاده من گوشی کنترل تلوزیون لیوان هر چی دستش میومد از پنجره پرت میکرد پایین😑
خیلی کارت زشته من بچه جاریم وخواهرشوهرم این حورین تا میلن شروع به تعریف کنن میگم مسائل شخصی شما به من مربوط نیست هر اتفاقی تو خونتون میفته نباید جایی تعریف کنی همشون رازن بچه های بی تربیت راز خونشون به بقیه میگن
پسرمنم ثوسالونیمس قربونش برم فضول کوچولومنوشوهرم قهربودیم توخونه غذانمیخوردبعدداشت میرفت مغازه پسرم گریه کردگفت منم ببربردبعداومدگفت مامان جوجه خوردیم باباش گفت عه چراگفتی مگه نگفتم نگوامابگی نگوحتمامیگه شلوغ کاردرجه یک هرچی کابینت شکستنی هست میشکنه ازدست میندازه
پسرمنم دو سال یک ماهشه خیلی فضوله جونمو ب لبم رسونده بخدا تمام روز پشت سرش راه میرم مرتب میکنم اون بهم میریزه چهارماهه باردارم دیگه توانی برام نمونده خدا بهم صبر بده
پسرم چن روز پیش هرچی سیب وپیازتوتراس گذاشته بودم همشوازبالاریخته بودکوچه کلیم ذوق میکردرفتم دیدم مثل بم توکوچه سیباواشدن پیازهاهم همونجور
پسر من اینبقد شیطنت کرد الان خوابید خدا بداد برسه دیگه بیدار بشه تا صبح میخاد بشینه 😢😭
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
