2733
2734
خوت بهش اعتماد بنفس بده.البته تند نرو،منطقی.تو کارایی که خوب از پسشون برمیاد ازش تعریف کن تو کارای ...

بهش از این حرفا میزنم اما بازم اگه تو جمعی باشیم ب زور حرف ميزنه استرس میگیره


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آخه چطوري وقتی خودشم دنبالش نیس

شما از کاراش تعریف کن نظری میده تایید کن همیشه نطرشو راجبه همه چی بپرس و تاییدش کن کم کم میبینی بهتر شده

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.
2731
بابا پدر شوهره منم اينجوريه ولي مادر شوهرم انقدر بالا ميبرتش و هواشو داره خودشم خيلي زبون ريزه قها ...

آره خودمم مقصرم اما باور کن وقتی میبینم تو ی جمع همه نظر ميدن حرف میزنند شوخی میکنند شلوغ میکنند خییییلی ناراحت میشم و ی جور ديگه سرش خالی میکنم 

شوهرم داره مدرکشو از دانشگاه صنعتی شریف میگیره میترسم اعتماد ب نفسش زیادی دیگه بالا بره منم شهر خودمون دانشگاه دولتی خوندم ولی دیگه ب شریف نمیرسه  

ذهن های بزرگ درباره ایده ها بحث می کنند، ذهن های معمولی درباره رخدادها، ذهن های کوچک درباره افراد. “النور روزولت”
2738
آره خودمم مقصرم اما باور کن وقتی میبینم تو ی جمع همه نظر ميدن حرف میزنند شوخی میکنند شلوغ میکنند خیی ...

اشتباه ميكني نظري كه تو تاپيك قبلي بهت دادمو بخون

اينجوري ادامه بدي شوهرتو كلا از دست ميديو ميره سمت زني كه كنارش حس ميكنه مرده نه يه موجوده ضعيف

اين حساي متفاوت زن به مردش ميده

👈🏻👈🏻👈🏻لايكم نكنيد لطفا👉🏻👉🏻👉🏻👉🏻
شوهرم داره مدرکشو از دانشگاه صنعتی شریف میگیره میترسم اعتماد ب نفسش زیادی دیگه بالا بره منم شهر خودم ...

عزیزم اصلا ب این چيزا نيس بخدا شوهر منم تعریف نباشه نخبس مدارک از دانشگاههاي دولتی معتبر اما نميتونه تو جمع صحبت کنه استرس ميگيره من خودم میفهمم انگار احساس میکنه اگه حرف بزنه هیچ کس ب حرفاش گوش نميده 

آره خودمم مقصرم اما باور کن وقتی میبینم تو ی جمع همه نظر ميدن حرف میزنند شوخی میکنند شلوغ میکنند خیی ...

من مثل شوهرتم. تو جمعای شلوغ زیاد خودمو نشون نمیدم و در حاشیه م. البته میخندم ها ولی خودم شوخی و شلوع کاری بلد نیستم.

همین جور بپذیرش. طبیعتشه.

ولی اگه اضطراب داره قضیه ش فرق داره مشاوره کمکمش میکنه

تا غزل هست دل غمزده ات مال من است........من به دنبال تو، چشم تو به دنبال من است........
چطوري خوب شد چکار کردی

اول کاری کردم به من اعتماد کامل پیدا کرد چطورش و نمیشه توضیح داد مثلا تو یک بهران خیلی با اقتدار مدیریت بهران کردم. 

هر وقت زنگ میزد که وای اینطوری شده چکا کنم محکم و با اطمینان حرف میزدم که اره اینجوریِ اونجوریِ پس جایی برای نگرانی نیست . خودتم میدونی ها اما یهو استرسی میشی به فکرت نمیرسه .

کم کم به این باور رسید که میتونه مدیریت کنه الان دیگه تعداد زنگ هاش خیلی کم شده

خداروشکر

راستش من پسرم اصلا نمی دونم اینجا چیکار دارم می کنم و چرا پستتو دیدم 🤔

ولی منم خیلی این مشکلو داشتم الان بهتر شدم

یکی از چیزایی که خیلی بهم کمک کرد کتاب هنر رهایی از دغدغه ها نوشته مارک منسون بود

کتاب کوچیکیه و قیمت شم توی طاقچه فقط ۷ تومنه (هفته پیش تخفیف داشت ۵) 

هم خودت بخونش هم بده بخونه

امیدوارم همون قدر که به کار من اومد به کار شمام بیاد

لینکشو می ذارم نمی دونم نی نی سایت اجازه لینک گذاشتن می ده یا ن

https://taaghche.ir/book/37096/هنر-ظریف-رهایی-از-دغدغه-ها



عزیزم اصلا ب این چيزا نيس بخدا شوهر منم تعریف نباشه نخبس مدارک از دانشگاههاي دولتی معتبر اما نميتونه ...

من اینجوری نیستم تو جمع خوب حرف میزنم ولی برای جلسات رسمی و کاری تپش قلب و استرس میگیرم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز