ميشه با نظراتتون كمكم كنيد راجع به رابطه همسرم و مادرش

شوهر منم دقیقا همینجوریه من ک دیگ اهمیت نمیدم 

مردا همشون همینن 

عزیزم با همسرتون رفیق نیستید ؟ چقدر بهم نزدیک هستید ؟ .

خب اینکه رابطه با مادرشون گرمه اصلا چیز عجیبی نیست و اصلا سعی نکن ارتباطش رو خدشه دار کنی چون این وسط فقط شما بد میشی !

اون مادرشه و کلی براش زحمت کشیده

زیادخودت واذیت نکن چون عوض نمیشن 

هرچی حساس شی بدتر میشه.. از مادرش نه تعریف کن هیچ وقت نه بد بگو.. حدالمکان از اون هیچ وقت حرف نزن.. شوهرتم هر وقت تعریفشو کرد توام جبهه نگیر سکوت کن و بی تفاوت باش‌.. مادری که پسر رو دنیا آورده بزرگ کرده برنده میدون رقابت.. اصلا کار به کارش نداشته باش.. نه دوستی کن و ادای عروس خوب رو در بیار نه دشمنی کن و حریف به میدون بطلب..

انگار مادرشوهر عین زن عمو و.. یه آدم.. یه بزرگتر.. احترامش واجب.. نه خیلی باید دیده گرفته شه نه نادیده.. به مرور میبینی شوهرت دست از لجبازی و جانب گیری برمیداره.. طول میکشه تا باور کنه تو عروسی که بخواد مادرشو اذیت کنه نیستی که نیاز به این همه طرفداری از مادرش داشته باشه..

بی تفاوت باش.. سخته .. محال نیست.. درست میشه..

وای  منم همین مشکلو دارم همش کارم شده گریه چیکار کنم خداااایا .همش باشوهرم سردم هیییچ ذوغی ندارم بقران

من قبل ازدواج باهاش حرف زدم. گفت در یه حد هستید برام خواهی دید.

چون اون جوونیشو گذاشته بزرگم کنه تو جوونیتو میزاری شریکم باشی و بچه ام رو بزرگ کنی.  الانم همیشه طرف حقه. نتونه جانب داریمم بکنه میاد خونه از دلم درمیاره

اینا همش درسته ولی این درست نیس ک الان ک ازدواج کردنم برای همه چی مادراشون نظر بده 

بعضی مادرشوهرا ناخواسته رفتار مادر و مادرشوهرشون رو با عروسشون انجام میدن و فکر میکنن کار بدی نکردن و بزرگترن و باید بچه هاشونو به راه درست مدام هدایت کنن.. باورشون نمیشه فلان حرف فلان نصیحت فلان اظهار نظر دخالت بوده..

جنگ اوضاع رو بدتر میکنه.. سیاست پیشه کنید..

نمیدونم چرا خیلیا بعد ازدواج مامانیترم میشن

چون قبل ازدواج بهم اهمیت هم نمیدادن ولی بااومدن عروس رقابت بین مادروعروس شکل میگیره ومادره سعی میکنه ابراز محبت بیشترکنه تو تصورات خودش ونمیدونه کارش خوب نیست وتنش ایجاد میکنه