2733
2734
عنوان

خانم خوشگلایی که حس میکنن زندگیشون سرد شده بیان یه لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 1320197 بازدید | 33786 پست

امروز نامزدم بهم گفت اگه اینجور پیش بری زندگیمون خوب نمیشه😔😔😔😭😭خیلی دلم شکست دیگه متنفرم از خودم کاش بمیرم ولی باعث عذاب کسی نباشم بیشتر از اون خودم در عذابم😭😭😭

سلام دوستای گلم و گلبوته جان ک حال منو خوب کرد...من ۳سال تمامه ک ازدواج کردم ی دختر ناز ۲ساله دترم...باشوهرم این ۳سال روزای خوب داشتیم ولی روزای بدمون دعواهامون بحث هامون زیادتربود...هرکارخوبی براش میکردم قدرمو نمیدونست...همیشه از زنهای دیگ تعریف میکرد...شوهرم دوست داره ۲۴ساعت من پذیرای مهمان باشم مث کلفت باشم...ازهمه لحاظ من و خانوادم بالاتر از شوهرم و خانوادش هستیم...شوهرم ۳۱سالشه اما طرز فکرش خیلی قدیمیه...دستمون خیلی خالی بود الان خداراشکر تو خونه خودم هستم ۶ماهیه...اما خیلی بدهکارشدیم...شوهرم ادم دست و دلبازیه اما واسه زنش تو جیبی نمیده نمیگ دوستت دارم پیش خانوادش ازم جدامیشینه جدا غذامیخوره تحت تاثیر حرف دیگرانه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

۳سال روش کارکردم تا تونستم کمی بهترش کنم...خیلی سختی کشیدم ...تو خونه کمک حالم نیس...درک بچه داری نداره با حالی ک بچه نارس و بدقلقی داشتم باز خونه تمیز خودم اراسته بچم مرتب...غذاهای مورد علاقش...غذانمیخوردم تا اون بیاد...بخاطر شوهرم ۱سال با خانوادم رفت و امد نکردم...شبا گریه میکردم تاصب وقتی بهم ارزش نمیذاشت...افسردگی بعد زایمان گرفتم...عصبی شده بودم از کاراش...هفته ای دوبار دعوا...دلخوری کینه...گذشته بد...تو نی نی سایت نشستم مطالعه کردم خودمو ساختم میدونم نمیتونم شوهرمو تغییر بدم اما ب خودم اومدم

گفتم چرا باید عذاب بکشم چدا خودمو دوس نداشته باشم...شوهرم راس میرف میگف لیاقت خونه منو نداری چپ میرف میگف...خونه ای ک ۳سال من قناعت کردم نپوشیدم نگشتم خوشی نکردم تا صاحب خونه بشیم...تو بدترین خونه ها مستاجر شدم...۳ماه اواره خونه پدرم تو شهر دیگ شدم تا اقا خونه راتکمیل کنه...دیگ از حرفاش خسته شده بودم....یک ماه پیش باز جلو مردم ب من گف لیاقت نداری...ناراحت شدم دلم شکست...ب خودم اومدم یکماهی رابطمون سرد شد اما من ب خودم رسیدم دقیقا برعکس همیشه ...لاک میزدم درحالی ک اصلا اهل لاک نبودم...ارایش ملایم...بهترین لباسها میپوشیدم...بهترین غذا میپختم هرموقع گشنه میشدم میخوردم با بچم بازی میکردم...با بچم بیرون میرفتیم ...اهنگ میذاشتم میرقصیدم...شبا ک میخاسیم بچمو ببریم با ماشین دور بزنیم بهترین لباسام میپوشیدم ارایش میکردم

2728

هرشب حس میکردم میخاد بیاد طرفم ولی غرورش نمیذاره ولی من واقعا دیگ خسته شده بودم...مهم نبود بودنش برام...تا اینک پریشب من تو خاب ک خاب میدیدم یهو جیغ زدم ترسیده بودم پاشد بغلم کرد گف چرا رنگت پریده مگه من مردم ک تو تنها میخابی رنگت پریده...دیروز کلی بهم توجه میکرد بیرون رفتیم.شب نشینی رفتیم اخرشب گف چرا امروز اینقد بوست کردم ی بوس نکردی یعنی من اینقد بدم ک ازم خسته شدی...میگف پریشب تو خاب میگفتی توراخدا اینقد اذیتم نکن...میگف یعنی من اینقد بدم ک تو خابم میگی اذیتم نکن...کلی دلش گرفته بود تا ۶صب بیداربود حالا باید ۸صب میرف سرکار

بهش گفتم بخاب دوساعت دیگ باید بری....گفت دوست دارم ...منم حرفای دلمو بهش زدم گفتم ازبس گفتم و عمل نکردی خسته شدم ازت...گفتم محبت میخام ارزش میخام دوس داشتن میخام توجه میخام ابراز کردن میخام....مقایسه نمیخام...خلاصه اینقد دلش گرفته بود گف اینقد دوستت دارم ک حاضرم حق طلاقو بهت بدم ک هروقت دیدی ازم خسته شدی طلاقتو بگیری جوونیتو پای من نسوزدنی...منم گفتم من بچمو دوس دارم زندگیمو دوس دارم بدون بچم جایی نمیرم....فقط این مواردو رو خودت کارکن....

خیلی دوستم دارهاما ابراز نمیکنه توقعاتش ازم بالا رفته ازبس منم دوسش دارم...از ۴ ام چله گرفتم عصبانی نشم بهش ...غر نزنم بهش....از امروزم میخام محبت کنم بهش...مگ ما چن روز چن سال زنده ایم ک اینقد زندگیو سخت میگیریم بهم ...میخام درکنارش خوش باشم و ب دوتامون خوش بگذره...زندگی اروم بخاطر خودمون جوونیمون بچمون....امیدورام خدا کمک همتون کنه کمک منم کنه موفق بشم

من با تا پیک گلبوته خیلی چیزا یاد گرفتم و میخام ادانه بدم تا ب هدفم برسم...راستی قرار شده ماهی ۲۰۰یا ۳۰۰بده ب خودم...یارانه و معیشتی هم ک دست خودمه...اینجوری گزینه خوبیه برای کوچولو پس انداز اما دیگ خرج ارایشگاه و اپیلاسیون ولباس اینا با خودمه مگر اینکه اون کرم کنه خودس بخره...بازم میگن از خرس مو کندن غنیمته

2740
وقتی به خونه زنگ میزنه با شادترین لحن ممکن جواب میدم مثلام ..سلاااام عزیزم خسته نباشی  یا اخر ...

عزیزم شوهرمن مشکلش اینه که اصلا خونه نیست صبح تاشب سرکاره خودش برای خودش دردسردرست کردباکاردومی که مخالف بودم چون این روزارومیدیدم من خیلی وابسته ش هستم اماتصمیم‌گرفتم دیگه نباشم بااینکه خانوادم شهردیگه هستن تانیادنمیرم تاحالایه روزم تنهاش نذاشتم صبح چشام وانشده میره شب ۱۰و۱۱میاد شام‌میخوره میخوابه نمیدونی چقدمسخره س همیشه زندگیم مرتبه ازهمه نظریه همه‌چی میرسم اماچه فایده همش میگم الانم کجا قبلانم کجا قبل ازدواج با تموم مشکلاخونه پدرشادتربودم.سربراهه تلاش میکنه براما امامن شغل دومش رونمیخواستم  چون واقعا نیازی نبود فقط دورمون کرده‌ ازهم

مامان ۳تافرشته که هدیه ولطف خدان ومعجزه زندگیم 
واییی من نمیدونم چ مرگم شده نمیتونم با شوهرم عاشقونه حرف بزنم😑 نمیدونم چرا اوایل خیللللی خوب بودم ا ...

من اونم‌بخاطررفتا راشه انگارخجالت میکشم حتی تاقبل بچه دارشدن چندسال اول عروسیمون همش قربون صدقه بود البته بگم اون مثل من نبودازهرده تایکی میگفت ولی احترام داشت

مامان ۳تافرشته که هدیه ولطف خدان ومعجزه زندگیم 

سلام دوست عزیز.خوب هستید.امیدوارم خوب، سرحال و سلامت باشی. می خواستم نظرتو در مورد این استخرهای بادی بچه ها که یکی از دوستان گذاشته بدونم. اینم لینکشه.ممنون.

https://www.ninisite.com/discussion/topic/4424167/کدوم-قشنگه?postId=138334575

سلام میشه لایکم کنین

متاهل و متعهد❤💍        اون موقع که خدا داشت به اروپایی ها چشمهای آبی و قد بلند و موی بلوند میداد ما ایرانی ها تو صف دماغ و پشم بودیم!!  من دوسال پیش۵۵ کیلو بودم که یهو پریودام نامنظم شد و صورتم پر شد از جوش و موهای زائدم بشدت زیاد شد من طی دوسال ۲۳کیلو وزن اضافه کردم.من یک پلی کیستی هستم.تاالان صدبار رژیم گرقتم که وزن کم کنم اما هربار جا زدم چون متابولیسم بدن من با یک بدن معمولی فرق داره و به سختی وزن کم میکنم اما اینبار قسم خوردم که تا تهش میرم    قد۱۶۴     وزن اولیه۷۸    وزن الان۶۹   من میتونممممم              قبل اینکه به زنا توهین کنی اول یادت بیار که تورو یه زن وارد این دنیا کرده و اگر همون زن که بهش توهین میکنی نبود تو حتی وجود نداشتی چه برسه به اینکه حالا بیای بهش بی احترامی هم بکنی,اگر کمی هم ادم باشی میتونی بفهمی زن هم مثه تو یه انسانه و تو چه بخوای چه نخوای باید بهش احترام بزاری.                           هر وقت یاد گرفتید تو دایره لغاتتون به جای استفاده از کلمه مطلقه برای زنی که طلاق گرفته و بیوه برای زنی که شوهرش مرده از واژه ی مجرد استفاده کنید اونموقع میشه یه امیدی به بالا رفتن سطح شعورتون داشت!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  11 ساعت پیش
توسط   niهانیتاha  |  10 ساعت پیش