2733
2734
عنوان

خانم خوشگلایی که حس میکنن زندگیشون سرد شده بیان یه لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 1320315 بازدید | 33786 پست

سلام دوستان

من یه افسرده هستم

امروز رفتم مشاوره منو ارجاع داد به روانپزشک و گفت باید حتما دارو مصرف کنی

علت هم افسردگی بعد از زایمان

و همراه نبودن شوهرم ،سرد شدنش،ندید گرفتن من

و از همه مهمتر یه بچه رفلکس و آلرژی که نه تنها استراحت و خواب نداره بلکه روز به روز شیطون ترو وضعیت جسمانی اش بدتر میشه و این اضطراب و آرامش منو دو چندان میکنه

مضاف بر علت مشکلات اقتصادی

و دخالتهای شدی د خانواده همسر واینکه ایشون میگه اول پدر و مادرم بعد  پسرم بعد خواهر و برادرم  وبعد تو

اصلا برای من ارزشی قایل نیست حتی بهم نگاه نمی کنه.و این منو رنج میده .مشاور بهم گفت علاوه بر مصرف دارو به تنها چیزی که فکر میکنی فقط خودت باش برای خودت ارزش قایل شو

حالا از صبح تا الان خیلی داغونم.

دلم نمیخواد دارو بخورم. منی که یه زمان تو اوج اعتماد به نفس بودم الان از صبح تا شب یه گوشه نشستم و غصه میخورم و دلم میخواد بمیرم تا راحت شم

امیدوارم شما هم با دعا و هم راهنمایی کمکم کنید تا کم کم حال دلم خوب بشه

ممنون

ما قصّه خود از سر اخلاص بگوییم / افسوس که گوش شنوا نیست در این شهر   
سلام دوستان من یه افسرده هستم امروز رفتم مشاوره منو ارجاع داد به روانپزشک و گفت باید حتما دارو مصر ...

ان شالله به زودی خوب میشی


من موندم اینا که اینقدر خانواده خانواده میکنن چرا با همونا نمودن 

و اینکه مگه پدرشون خانوادشو ول کرده چسبیده به خواهر برادرش الگو و سیاست خانوادگی بسیار مزخرفی دارن متاسفانه خودمم درگیرشم

خدا به هممون قدرت بده بشیم همون چیزی که میخوایم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیز دلیییی اطلسی جووون😍😍 ما دست پرورده ایم خانوووم

نگو این حرفو گلم خیلی مونده به پر انرژی  بودن و کدبانویی تو برسم گلم

اگر به شما بگویم ده سال بعد زندگی شما دقیق مثه امروز است بعید است زیاد خوشحال شوید  پس چرا تا این حد از تغییر میترسید؟  
چونکه شوهرم هرکاری میکنم مثل قبل نمیشه حتی زشتش تو عکس گرفتن عوض شده  چون محبت نمیکنه  و ...

خب این خیلی سخته 

شما کاری برای جذب شوهر نکن

چون هدفت اگر بر این باشه که شوهرت شیفته شما بشه و بعد همه ی تلاش هات عکس العملی نبینی نا امید میشی و این طبیعیه

ببین عزیزم. از همین الان فقط خودت رو مهم بدون

شاد باش بگو بخند به خودت برس و از هرچی تنش و بحث و ... دوری کن

تو خانواده شوهر یه گوش در یه گوش دروازه

وقتی ارایش کردی نرو نظر نخواه از شوهرت. یا لباس شیو تنته نرو نپرس بهم میاد یا نه

به شوهرت اویزون نباش

احترام بزار .با لحن اروم و با لبخند حرف بزن

بدرقه و پیشواز برو

به هیچ وجه راجبه چیزایی که دوست نداره حرف نزن. غر نزن

بهش هی زنگ نزن. ولی وقتی اون زنگ میزنه شاد و سرحال جواب بده

هر چیزی نیاز داری تو پیام با کلمات عزیزم و لطفا و اینا بگو


یه جورایی راه کار هاتو تغییر بده تو رفتار با شوهر

ولی زود نا امید نشو 

تو الویت اول خودتو بزار تو همه چی

به خودت بگو. من خودمو دوست دارم همین کافیه



‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
2728
چونکه شوهرم هرکاری میکنم مثل قبل نمیشه حتی زشتش تو عکس گرفتن عوض شده  چون محبت نمیکنه  و ...

شما بودی بچه نداشتی ؟ من حافظم مثل ماهی قرمزه

حتما اگه امکانش هست برو باشگاه .برو پیاده روی 

با دوستان موجه رفت و آمد کن ولی راز دلت رو به کسی نگو

برو هر کاری که فکرتو مشغول میکنه انجام بره

آهنگ بزار برقص

کیک و شیرینی و ژله اینا درست کن تو خونه

همش سرتو گرم کن با کارایی که حالتو خوب میکنه

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂

وای استاتر از صفه اول مو به مو خوندم عاالی بود 

من تازه قراره زندگیمو با همسرم شروع کنم و حتما این نکته ها به درد میخوره 😍

افرین به ارادت ، با ارزوی سلامتی و خوشبختی برای شما و خانوادت ❤🌹🌹

دیگه الان وقتشه چشمامو ببندم وقتی باز کردم تو نیویورک باشم :/ بسع مسخره بازی
سلام دوستان من یه افسرده هستم امروز رفتم مشاوره منو ارجاع داد به روانپزشک و گفت باید حتما دارو مصر ...

سلام عزیزم

خیلی ناراحت شدم

و اصرار دارم سعی کنی دارو مصرف نکنی

عزیزم بچت چند وقتشه؟

مادر شدن خیلی سخته

و بچه بد قلق و مریض از همه بدتر

من وقتی بچم به دنیا اومد تا ده روز مادرم بود. بعدش رفت

من بی تجربه بودم با یه نوزاد

حتی بلد نبودم تو روشویی بشورمش

با پنبه و اب تمیزش میکردم

بچه تا سه ماه شبا تا صبح از دل درد گریه میکرد. خواب نداشتم .بهش شیر خودمو میدادم

هیچ غذایی نداشتم که بخورم. یا نون میخوردیم یا نون و پنیر

بچه از دلدرد گریه میکرد. مادرشوهرم به شوهرم میگفت زنت بد غذایی کرده

شوهرم با من دعوا میکرد. منم میگفتم تو که خودت میدونی من غذایی ندارم بخورم

خلاصه روز به روز وضع بدتر میشد. یه روز گفتم تا کی با اب و پنبه ببرمش تو روشویی بشورم

یخاطر ضعف جسمانی بچه از دستم سر خورد تو هوا گرفتمش

انقدر زار زدم گریه کردم که نگو

تو پوشک بچع خون میدیدم و شوهرم گوش به فرمان مادرش بچه رو دکتر نمیبرد. میگفت مامانم با تجربست میگه چیزیش نیست یعنی نیست

بچه کل تنش بخاطر الرژی بالا داده بود و یسره گریه میکرد

میگفت مامانم میگه تقصیر زنته. اون شیری که به بچه میده خوب نیست

خلاصه نمیزاشتن بچه رو دکتر ببریم. دعوا رو دعوا

قهر رو قهر

خیلی همه چی بد بود. یه روز خوب. پنج روز دعوا

کمکای شوهرم سر بچه داری شد صفر

از شدت کینه و جنگ اعصاب جای خوابمون رو جدا کردیم 




ببین منم کم مشکل ندارم. ولی خواستم که عوض کنم همه چیو به نفع خودم

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
وای استاتر از صفه اول مو به مو خوندم عاالی بود  من تازه قراره زندگیمو با همسرم شروع کنم و حتما ...

ممنونم وقت گذاشتی عزیزم

ارزو دارم خوشخت بشی دوست خوبم

امیدوارم این تاپیک به دردت بخوره

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
2738
سلام دوستان من یه افسرده هستم امروز رفتم مشاوره منو ارجاع داد به روانپزشک و گفت باید حتما دارو مصر ...

عزیزم اراده کن

با قدرت برو جلو

بخاطر خودتو بچت جوری با سیاست رفتار کن که الویت بشی خودت

تو موفق میشی

دیدی که چندتا کاربر راجبه تجربیاتشون گفتن و الان چقدر راضین شکر خدا

مشکلاتت چیز بزرگی نیستن که بخوای بری روانپزشک

عزیزم خیانت بده. معتاد بودن و هرز بودن شوهر بده

بقیه چیزا حل میشع

بخدا ما آنچنان مشکل حادی تو زندگی نداریم

فقط سردرگمیم

باید یاد بگیریم گره های کوچیک رو با دست باید باز کرد نه دندون


و مهن تر از همه باطن زندگیه خودمون رو با ظاهر زندگیه مردم مقایسه نکنیم


‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
عزیزم اراده کن با قدرت برو جلو بخاطر خودتو بچت جوری با سیاست رفتار کن که الویت بشی خودت تو موفق م ...

انگار روزهای تلخ زندگی رو یادم آوردی

پسر منم شب و روزش یکی بود گریه و جیغ و داد

من مادرشوهر م شهر دیگه است و دوریم و وقتی می رفتیم چند روز اونجا بودیم یا اونها بیان چند روز هستن به خاطر همین شوهرم فکر میکنه چون پیششون نیست تا آخر عمر مدیون هست بهشون

پسرم شبهایی که گریه میکرد مادر شوهرم میگفت زنت بلد نیست یا حساسی 

متاسفانه چند وقت پیش پدرشوهر فوت شد و این لوس بازیا بیشتر شد

فقط تنها شانس من مادرم هست که همیشه همراهم هست

من خیلی تنهایم به غیر از مادرم هیچکس

من از نخبه ها بودم ولی الان توان یه جمع و تفریق ساده رو ندارم 

شوهرم صبح تا شب سر کار وقتی هم میاد خونه یه سر تو گوشی

هیچ جا نمی ریم .جایی نداریم بریم

تنها دلخوشی ام یه روز  که خادم هستم و می رم حرم

آنقدر بی ارزش شدم که بی بی هم بهم نگاه نمی کنه و دستم نمی گیره خیلی توسل کردم

میدونم حرف های من حالتون بد میکنه و شادی تاپیک میگیره 

ولی شاید حرف های شما حال من دگرگون کرد خدا رو چه دیدی  


 


ما قصّه خود از سر اخلاص بگوییم / افسوس که گوش شنوا نیست در این شهر   
انگار روزهای تلخ زندگی رو یادم آوردی پسر منم شب و روزش یکی بود گریه و جیغ و داد من مادرشوهر م شهر ...

خدارو شکر که مادرتو داری

سایش همیشه بالای سرت باشه

عزیزم شهر دیگه که خیلی خوبه

پس دوستانی که تو یه ساختمونن چی بگن

یا منی که شوهرم یا پیش مادرشه یا تلفن دستش یسره زنگ هم میزنن

جوری شوهرم ازم دور شده بود که تا تایم خالی داشت میرفت پیش مادرش. دقیقا مثل یه مادر و دختر بود رفتارشون 

ولی الان نه. از بس تو خونه آرامش برقرار کردم که زودی میاد خونه

به حرفامم گوش میده چون با لحن اروم و منطقی میگم

نه با تیکه کنایه و دعوا

خوش به سعادتت هممون رو دعا کن

واسع همه خوب بخواه که خدا هم واست خوب بخواد

انشاالله به زودی با خبرای خوش میای 

دعات میکنم عزیزم 🌹

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
شما بودی بچه نداشتی ؟ من حافظم مثل ماهی قرمزه حتما اگه امکانش هست برو باشگاه .برو پیاده روی  ...

بله

خب اینارو انجام بدم وقتی اون توجه نکنه بهم عشقش مثل اول نشه خیلی اذیت میشم

مثلا من لباس جدید میپوشم بسیار اندامم خوبه همه میگن بهم میاد ولی اون اصلا نمیگه کافیه خواهرش مادرش کسی بپوشه سریعا جلو من بهشون میگه 

من چیزی نمیگم ولی غصه میخورم

حالا نه اینکه دوسم نداشته باشه داره اما دیگه مثل دوران عقد و اوایل ازدواج بیان نمیکنه میدونمم فکر میکنه پرو میشم

اونروز میگفت یه چیز میگم پرو نشی پیش دوستم حسابی از دستپختت تعریف کردم 

اینارو مامان و بابای احمقش یادش دادن بخدا قسم شوهرم بسکه رمانتیک بود همه جا تعریفشو میدادن خواهرشوهرم حلو خودمون باشعورش دعواش میشد

بله خب اینارو انجام بدم وقتی اون توجه نکنه بهم عشقش مثل اول نشه خیلی اذیت میشم مثلا من لباس جدید م ...

این مسائل واقعا ناراحت کنندست

خب ببین در حین اینکه احترام میزاری بهش مثل قبل محبت نکن

موقع استقبال جلو در بوس بغل نکن. فقط بلند شو به پاش و خوش اومدی بگو

نوقع بدرقه یه ایه الکرسی بخون براش و یه کلمه بگو بسلامت

زنگ نزن تا خودش زنگ بزنه

کارهاتو تو پیامک بگو

از این قبیل کارها

خداییش دوست دارم کمکت کنم حالت خوب بشه ولی هیچی به ذهنم نمیاد

میترسم یه چی یادت بدم وضع بدتر شه 😥

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
انگار روزهای تلخ زندگی رو یادم آوردی پسر منم شب و روزش یکی بود گریه و جیغ و داد من مادرشوهر م شهر ...

وقتی شما خودت معتقدی بی ارزش شدی چطور توقع داری دیگران شما رو با ارزش بدونن

ببین این تاپیک قصدش و میانش خدمت به دیگران و ارزش گذاشتن برای دیگران نیست 

منظور و اصل خودمون هستیم شما اول وجود خودتو با ارزش بدون نه برای شوهر و بچه بخاطر خود خودت 

شاد باش و برقص برای خودت 

لباس تمیز و ظاهر شیک برای خودت

دسر و غذای مورد علاقه 

هدیه بخر برای خودت

حالا کنارش شوهرت می‌بینه سر ذوق میاد 

منت نکش بخاطر جلب محبت و توجه

نشون بده هرچند به ظاهر که قوی هستی 


من با پذیرش ارزنده ترین آرزوهایم آینده را متجلی خواهم ساخت.😍😍تجلی نیروی بالقوه من موجودیت مرا معنا میبخشد.و کائنات و نیروی های یاری دهنده خداوند همه در جهت رسیدن من به آرزوهایم همسو شده اند 💫✨💫✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سفید شدن مو

aaaaaaagh | 10 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز