2733
2739
عنوان

رمان واقعی. اول شخص. زبان عامیانه . از قبل تایپ شده

| مشاهده متن کامل بحث + 103139 بازدید | 1018 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2738

لایک

همین اول امضام میگم اگه ازپستم خوشت نیومده و...حالابه هردلیلی ازجمله یانظرم ناراضی بودی به خوبی بهم بگو من بدنیستم به خوبی که بگی به خوبی هم پاسخ میگیری پس به دلایلی که بعضی کاربرااینجاروازان خودشون میدونن وهرچی دوست داشتن وبه ذهنشون ردشد وپیاده میکنن گفتم بگم بهتون ازاین به بعد توهین کنی توهین بهت میشه تویه جمله قشنگ بگویاپستموپاک کنم نشدولازم بود عذرخواهی کنم.باتشکر😊 خدایاتوخودت میدونی چی میخام پس؛  خدایابه امیدخودت... برام دعاکن به وسعت دلت ممنون عزیزم🌺🌺هرکس خودداندوخدای دلش که چه دردیست کجای دلش😢😢خانمادرسته اینجامجازیه همدیگرونمیبینیم نمیشناسیم اماکلمات انرژی دارند  هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!!!!حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است.. هر قلبی دردی دارد٬ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد... بعضی ها آن رادرچشمانشان پنهان میکنند ٬ بعضی ها در لبخندشان!!!!!!خنده رامعنی به سر مستی مکنآنکه میخندد غمش بی انتهاست..نه سفیدی بیانگر زیبایی ست....... ونه سیاهی نشانه زشتی........ کفن سفید ٬ اما ترساننده است: وکعبه سیاه ٫ اما محبوب ودوست داشتنی است.....انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.....قبل از اینکه سرت را بالا ببری ونداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی..... نظری به پایین بیندازو داشته هایت راشاکر باش❤️❤️..

سلام خانم های عزیز بیش تریا از وضعیت برادرم اطلاع دارم بخاطر اون نتونستم بزارم فردا سه قسمت می زارم براتون❤

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی

دستش را توی جیبش کرد و چاقویش را از درون جیبش در اورد و نا محسوس پشتش قایم کرد

_خب  شمیم جان شما بهتر ه بری بیرون

شمیم سری تکون  داد و با پوشیدن مانتو اش از در بیرون رفت

شاهین که انگار کمی به خودش امده بود گفت : این رفتارا چه معنی میده عرفاننن

عرفان سریع به ان طرف میز رفت و سر شاهین را در دست گرفت و ان را روی میز گذاشت . جوری که جلوی دهنش را هم گرفته بود

اممم مممم اممممم ولمممممم ااهههههه اههه

صدای نا مفهوم از دهان شاهین بیرون می امد دستش را بلند کرد تا دست عرفان را بگیرد عرفان دستش راپیچاند و صدای خورد شدن ان به گوششش رسید و درد بدی در بدن شاهین پیچید

عرفان لبخندی زد و در گوش شاهین گفت: تو برای این کار ساخته نشده بودی بهت گفته بود داستان شیر و جنگل رو شنیدی؟

حالا می خوام برات تعریفش کنم

توی یه جنگل فقط یه شیر وجود داشت یه شیر  یه روز شیر کنار کشید و پیر شد تا اینکه روباه ها و شغالا تصمیم گرفتن جای شیر رو بگیرن

شیر با وجود پیر بودنش این براش ݝیر قابل تحمل بود

عرفان ناگهان چاقو اش را بلند کرد و روی شاهرگ شاهین کشید و گفت بقیه ی داستانو تو جهنم برات می گم

چشمای شاهینن سفید سفید شده

عرفان او را روی زمیت پرت کرد و چاقو اش را ضبدری درون قلبش فرو کرد

بعد از جمع کردن و فرستان اطلاعات همه جا را پاک کرد و از در بیرون رفت

_هی بریم

حالا نوبت گاب بود که کسی را پیدا کند که قتل را گردنش بیندازد و بعد تمام میشد

شاهین زیادی احمق بود

******************-*----********

سوم شخص

دستش را به سمت داشبرد برد و بتری مشروبش را در اورد خوبه در ش را باز کرد و کم کم از ان خورد تا مزه ی تلخی اش درون دهانش باشد کار همیشگی اش بود هر بار که کسی را می کشت کارش همین بود با مشروب خودش را خفه می کرد ماشین را جلوی باغ پارک کرد و به سمت ویلا رفت

با دیدن ارامش که روی نیمکت زیر نور خوابیده بود به سمتش رفت این دختر دیکانته بود اعصابش خورد شد که او را ترک کرده بود و دختر از ترس اینجا خوابیده بود به سمتش رفت گ و با دیدن چهره ی معصوم ارامش چیزی درونش فرو ریخت لعنتییی

تمام اثرات مشروب پرید و صورت شاهیین که غرق خون بود جلوی چشمانش امد این دختر فرشته ی پاکی بود برعکس عرفان کع خود خود شیطان بود او نفرین شده اییی بود که با دیدن صورت ارامش قلبش فراموش می کرد که مردع است و شروع به تپیدن می کند دستش را به سمت ارامش برد و او را تکون داد : اراممم ارامش

*****************

اول شخص

با تکون دست هایی از خواب می پرم

_ع..عرفان ت...وییی

عرفان لبخند مستانه ایی زد و گفت: نههههه

من کنفونددم

از چشماش ترسیدم لعنتی باز مثل اون شب تیره شده بود

_ اومدی ؟ چقدر دیر

عرفان: اره کار داشتم پاشو برو بخواب

خودمو یه ور کشیدم تا بشینه


هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز