اصلا من نميدونم چرا ماها انقد وابسته ي مادر هامون هستيم با دو تا بچه....
به نظرم مادر ها بيشتر به ما محتاج هستن.ما اگه خودمون رو بگيريم براشون اونا بيشتر ميان سمتمون
میفهمم چی میگی
منهم نوزاد بودم مادربزرگم دائم میگفت این بچه بده و اذیت کنه و ناسازگاره و.... بعدها پرسیدم من چم بود که انقدر شکایت میکردید؟ گفت دلدرد داشتی و گریه میکردی و سرمو میبردی😕😕😕 خوب بزرگتر باید جای توسری و سرکوفت بچه بی گناه رو درمان کنه که درد نکشه😨
مامانت همین دوتا نوه رو داره
اگه مامان من بزنه توگوش پسرم شوهرم دیگه نمیزاره اونجابررم
پسرمنم مادرشوهرمو زیاد دوست نداره😅ولی عاشق پدرشوهرمه چون مادرشوهرم خیلی سربه سرش میذاره سمت اون نمیره
چند وقتی خونه نشینی رو تحمل کن هیییچییی نمیشه
ب مامانت بگو مادر خیلی برام عزیزی ولی حاضرم تنهایی رو تحمل کنم ولی دیکه اینجا نیام این رفتارا رو ذهن پسرم تاثیر میزاره
چقدددر تحمل داری پدر مادرم ک هنوز نوه ندارن ببینم چجوری ان ولی پدرشوهر مادرشوهرم ب بچه های جاریم هیییچی نمیگن.یه هفت ساله داره یه سه ساله
هرکاری میکنن پدر شوهرم میگه هییچی نگید بچه عصبی میشه یا مادر شوهرم میگه فداسرشون به هم ریزی میکنن اذیت کنید بچه عقده ای میشه
حتی مامان باباشون حرص میخورن بهشون میگن تو خونه فامیل مواظب باشید اینجا بزارید راحت باشن
اینارو ب مامانت بگو
بگو تو که تازه مادرمی مادرشوهر نیستی یکم نرررم تر باش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
