2752
2734
فکر کنم آخر سر کارم به جدایی بکشه..

بنظرم میونت با شوهرت صمیمی نیست که حرفتو گوش نمیده 

دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



واقعا توروخدا خیلی دعا کنید برن گمشن از زندگیم بیرون 

نگران نباش .میگم یه بهونه ای نمیتونی به دست بیاری با مادر شوهرت دعوا کنی قهرکنید دیگه نیاد.

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
2731
درکت میکنم  از همین اول صبح انرژی و حس زندگی کردنت رو میگیره فکر اینکه باز شب همین آشه و همین ک ...

برادر من هفت ساله تقربا که ازدواج کرده مادرم دوبار و پدرم ی بار فقط رفتن خونشون چون منتظرن اونا دعوتشون کنن اما اونام معرفت ندارن

آبجیای مهربونم میشه واسه سلامتی بچهام صلوات بفرستین😚🙏💚
نگران نباش .میگم یه بهونه ای نمیتونی به دست بیاری با مادر شوهرت دعوا کنی قهرکنید دیگه نیاد.

نه بابا شوهرم خانوادش جونشن بخوام دعوا کنم منو طلاق میده میره پیش اونا بارها خودش گفته

برادر من هفت ساله تقربا که ازدواج کرده مادرم دوبار و پدرم ی بار فقط رفتن خونشون چون منتظرن اونا دعوت ...

خب عزیزه مهربونم ه وقت با داداشت تنها هستی یا جایی تنها دیدیش حتما با زبون مهربونه خواهری بهش همین جملات رو بگو.بگو مامان باباهم دوست دارن خونه پسرشون بیان ولی دوست ندارن سر زده بیان اینقدر بی معرفت و بی تفاوت نباش دعوتشون کن اینا هم دل دارن

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
نه بابا شوهرم خانوادش جونشن بخوام دعوا کنم منو طلاق میده میره پیش اونا بارها خودش گفته

این شوهرت کتک نخورده اینجوری مست شده اگه یه بار یه نر وماده خابونده بودی تو دهنش اینجوری مست نمیکرد.

ولی جدا از شوخی الهی که خدا برات وسیله خیر کنه پای این گاوا از خونه ات ببره

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    

استارتر نگا خودتون میگید خیلی با محبته و بین شما و دخترش فرق نمیزاره و دوستون داره پس کارهاشو نزارید به پای مادر شوهر بودنش اونم ی مادره اگه مامان خودتم بود بازم اینجوری قضاوتش میکردی؟ شما میتونی هر شب به ی بهانه با شوهرتون برید بیرون و یا اینکه صبح زنگ بزنید بگید ما شب میایم اونجا. گناه داره بنده خدا .اینکه تو هر چیزی نظر میده هم بزارید به پای اینکه تجربش از شما بیشتره و میخواد راهنماییتون کنه . و اینکه بخاطر علاقه شوهرتون به مادرش اونو بیشعور و نفهم خطاب میکنید برام خیلی عجیبه درسته اینجا مجازیه و کسی نمیشناسه کسی رو اما شما حتی فکر بی احترامی به شوهرتونم نباید بکنید که بعدا تبدیل به واقعیت نشه.

فندق کوچولوی من تو هدیه امام رضایی .زودی بیا (میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانه موجودی دیگر.میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است. نه خود زن های حامله و نه رهگذرها. مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند.انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو. چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است)
خب عزیزه مهربونم ه وقت با داداشت تنها هستی یا جایی تنها دیدیش حتما با زبون مهربونه خواهری بهش همین ج ...

میگه حوصله مهمون ندارم کلا خاهرامم نمیرن خونش فقط من گاهی اوقات میرم اما خانواده همسرش همیشه میرن بدون دعوت چند روزم میمونن بعضی وقتا

آبجیای مهربونم میشه واسه سلامتی بچهام صلوات بفرستین😚🙏💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687