2737
2734

سلام دوستای گلم شب عاشوراس از کل دنیا دلم گرفته... شوهرم 2تا خواهر داره، من 2ماه بعد عروسیم پام شکست و برگشتم شهرستان مادرم اینا و همینطور همسرم اینا، ما 1ساعت فاصله داریم با خانواده  ها، 6ماه ی جا بودم طعنه نموند نزنن طفلی داداشم بیچاره داداشم دومادیش چطور شد... وقتی من زمین گیر بودم حتی ببخشید دسشویی نمیتونستم برم... کیست مامانم شکمش ترکیده بود و باید جراحی میکرد کلی درد داشت و شوهرم هروز میومد دیدنم و اینا اعتراض که چرا هروز میای میومدن میگفتن موسیقی گوش نده حرامه، لاک نزن ناحرم میبینه یه جا بودمااا، ارایش نکن ب شوهرت بگو هروز نیاد.. خلاصه سر اینطور حرفا دگ زدم ب سیم اخر باهاشون دعوا کردم اونم بد دعوا هرچی سکوت کرده بودم ریختم بیرون همه کاراشونو ب روشون اوردم و شوهرمم طرف من شد هم بخاطر حالم هم واقعا ناحق نبودم حالا این حرفا گذشت من خوب شدم خواهر شوهرم باردار شد برا بچش پلاک طلا خریدم بردم، بعدها عید بود ی روز من و همسرم بیرون بودیم بعد 2ماه گردش رفته بودیم مثلا زنگ زدن شهرستانین؟ ب شوهرم گفتن بیا مبلای خواهرتو جا ب جا کن شوهرمم گف باشه اتفاقا بیرونیم با الی هستیم سرراهمون میایم برگشت گف ن دگ زنتو میاری نیا😐😐😐😐شوهرم گف ینی چی؟قط کردن.. شوهرمم نرفت اینارو گفتم شرح حالی باشه از رابطه بین من و خواهر شوهرام و انتظاراشون از ما.. 

من عاشق بچه ام و بچه ها هم اکثرا دور وبر منن و زندایی و زن عمو محبوب هستم ب اصطلاح 😍این وسط منم گفتم خوب شدم دگ هرچیم بو بخشیدمشون مهم زندگیمه برا بچه هاشون کادو میگرفتم محبت میکردم برا خودشون از جیبم عیدی میخریدم و اصلا بحثی بینمون نبود... بین این همه محبت من جاریم که تازه اومده بود 1هفنه بود عقد کرده بودن بهش پیام داده بود خواهر شوهرم ک تو مث الی نباش عروس خوبی باش 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
من عاشق بچه ام و بچه ها هم اکثرا دور وبر منن و زندایی و زن عمو محبوب هستم ب اصطلاح 😍این وسط منم گفت ...

تو دلت بگو مبارک همدیگه باشن و توام مبارک شوهرت و لاغیر 

باور داشته باش که بهترین خلق خدایی بانو
2738

من تازه این حرفو فهمیدم و واقعا متنفر شدم ازش اصلا نمیتونم بهش سلامم بدم دگ اصلا نمیتونم محلشون بزارم ب شدت باهاشون سرد شدم اون جاریمم فوششون داده الان از خونشون انداخته بیرون مادرشوهرم رو، شوهرم گف خودتون کردین دگ پیام دادین مث الی نباش اونم مث الی نشد دگ احترام حالیش نشد... خواهر شوهرم ی معذرت هم نخواست ازم شوهرم هرچیم طرف من باش ب ظاهر ولی دلش با اونس با دیدن همه ظلما و ناحقیا باز دلش با اوناس امشبم بحث کردیم سر اینکه رفتن مشهد و ب جاریم زنگ زدن خدافظ ب ما نه اصلا خبر نداشتیم جاریم خبر داد.... جامو جدا کردم ازش من اتاقم اون پذیراییحتی محل نداد ک قهرم فردا هم زنگ میزنه خواهر مادرش برا التماس دعا😑

من تازه این حرفو فهمیدم و واقعا متنفر شدم ازش اصلا نمیتونم بهش سلامم بدم دگ اصلا نمیتونم محلشون بزار ...

شما ک از دل همسرت خبر نداری

قضاوتش نکن

بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این 💚

خواهر شوهر نگو ؛ بگو خارِ شوهر

برای آب دادن به یه گل آدم باید صدتا خار رو هم آب بده

حکایت خانواده همسرِ

به خاطر همسرت باید تحملشون کنی

اهمیت نده

بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این 💚
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز