2737
2739

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من دارم تلاش می کنم یکم شیر پمپ کنم.سر فرصت زایمان و تعریف می کنم

خدا نی نیتو برات حفظ کنه برا منم دعا کن نی نیم به نوقع دنیا بیاد و سالم بیاد بغلم 😉😘

عشق یعنی آیلینو باباش😍😍😍💕 به نیت مادر شدن همه منتظرای نی نی💕اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ💕💕
2728

خلاصه ماجرا اینه که من عفونت ریه گرفته بودم اما تو بیمارستان جدی نگرفتن و فکر کردن سرماخوردگی ویروسیه.بهم گفتن مسکن بخور وقتی تب کردی.منم گوش کردم تا اینکه حالم به حدی بد شد که دو روز تمام نتونستم حتی 5 دقیقه بخوابم چون هیچ جوری نمی تونستم دراز بکشم و کل پشتم و قفسه سینه ام درد داشت.

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)

از دیروز حالم بدتر شد و بی اختیاری هم بهش اضافه شد من دوباره اومدم بیمارستان بچه رو چک کردن با اینکه من یه دردای مشکوکی داشتم دکتره گفت نرماله. بهش گفتم چقدر درد دارم گفت نرماله مال سرفه است! گفتم مقدار خیلی زیادی ادرار دفع می کنم گفت نرماله.خلاصه ازمایش خون و ادرار گرفت و گفت یه ساعت دیگه زنگ بزن جوابو بپرس

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)

یه ساعت بعد گفت فردا تلفن کن.توی خونه یه دردای خاصی داشتم فکر کردم شاید عفونت ادراری هست چون یکم خون هم رو پدم دیده بودم. خلاصه همسرمو فرستادم اندیکاتور مایع امنیوتیک بخره که نداشت داروخونه شیفت شب.همسایه امون ماماست اماشب زود خوابیده بود نخواستم مزاحمش بشم.گفتم سفارش می دم از آمازون .چون مقدار آبی که خارج می شد خیلی زیاد بود تقریبا مطمئن شده بودم که توهم زدم.خلاصه من تمام شب بین دستشویی و اتاق خواب و آشپزخونه در رفت و آمد بودم.حتی 5 دقیقه هم نتونستم بخوابم

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)

صبح همسرم پا شد و بچه ها رو برد مهدکودک.بعدشم می خواست بره دندانپرشکی.منم گفته بودم دیگه به این بیمارستان اعتماد ندارم و منو ببر پیش دکتر خانوادگی که سر فرصت معاینه ام کنه. صبح زنگ زدم برای جواب آزمایش بهم گفتن عفونت باکتریایی هست و باید بیای دو سه روز بمونی چمدونتو جمع کن و بیا ... همسرم اومد و رفتیم. اینقدر حالم بد بود راه پارکینگ تا توی بیمارستان و نمی تونستم برم.خلاصه رسیدیم و سریعا بهم لباس دادن و ضربان قلب بچه رو چک کردن بعد چک کردن مایع امنیوتیک رو و دیدن مثبته و دهانه رحم هم دو سانت بازه. 

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)
2738

خلاصه همگی مونده بودن چه کنن من تب بالا و عفونت داشتم و ضعیف بودم. سریع شروع کردن بهم شربت سینه دادن انتی بیوتیک تزریق کردن.مایعات تزریق کردن. امپول ریه برای بچه تزریق کردن و بهم اکسیژن دادن.حالم خیلی بهتر شده بود و تو اون بین هم دردهایی داشتم که کم کم منظم شدن و طولانی تر. از صبح به جز آب هیچی نخورده بودم و همسرمو فرستادم ابمیوه بگیره.دکتر برام داروی قطع شدن دردا رو زده بود اما اصلا تاثیر نداشت.و ولش کردن. خلاصه ماما معاینه کرد گفت 5 سانت. رفتم دستشویی و اومدم  بعدش 3-4 تا درو اومد و بعد یه درد عظیم با حس پرس. همه جمع شدن دورم و دو تا پرس دیگه و جوجیتم اومد و گریه کرد همون اول.پتو پیچیدن دورش که سردش نشه. گذاشتنش روم.اینقدر کوچولو بود می ترسیدم نارش کنم. یکم پیش ما موند اون وسط هم دکترای بخش بچه های نارس اومده بودن پیش ما و یه چند دقیقه بهمون وقت دادن و بعد با خودشون بردنش.

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)

مادر جون اگر کانادایی که باید بگم این دکترای اینجا خیلی خون سرد هستن نه به ایران که تا یه سرما می خوری یک سال شیمی درمانیت می کنن😄😄 نه به اینجا که دوز از جون داری لز عفونت می میری بهت می گن برو آب نبات هلاس بخور😃😃😃😃

خدا بزرگتر است
مادر جون اگر کانادایی که باید بگم این دکترای اینجا خیلی خون سرد هستن نه به ایران که تا یه سرما می خو ...

اروپام. اینجا هم همینه...

مامان جوجو ؛ نونو ؛ * ؛ جوجیت( 33+6)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687