خانوادم قبل از عقد گفتن اجازه تحصیل بدین شهریه دانشگاهشو خودمون میدیم
حالا امروز رفتم کارت پدرم رمزدومشو بگیرم پرداخت کنم شهریه رو
اخری شوهرم میگه بزن ببینم چقد موجودی داره کارتش
گفتم وا بماچه کارتو دادن شهریه مو بریزم اینکه چقد داره بماچه
گفت عه بزن دیگه
منم گفتم نه یهو اخم کرد و دادو بیداد که بشییین بریم زووود😐
گفتم توقعت بیجاست یعنی چی که بزن ببینم چقد پول داره (نقششو میدونستم میخواست ببینه پول چقد داره منو تحریک کنه پول بگیرم ازش برلی قسطاش)
حالا قهر کرده قیافه گرفته که چرا من نزدم ببینه موجودیشو
۲تا کارت داد گفت یکیش خالیه منم از عصبانیت کارت خالیو رمز دوم گرفتم بهش میگم بریم برااون رمز بگیرم میگه بمن چه وقتی میگمت بزن موجودیشو ببینم میگی نه حالا من میگم نه
چیکارش کنم قهر کرده؟
کارمن بد بود یا اون؟
چندروز پیش بخاطر بی احترامی و بی ادبی خواهرش تو روشون ایستاد و ازم دفاع کرد و کات کرد با اون بیشعورا حالا میگه واسه چه کسی خودمو بد کردم
میگم این قضیه ها ربطی بهم ندارن تقاصای تو بیجا بود
چیکارش کنم قهر کرده
